درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

حاکم شهوتران یا پیامبر خیر اندیش

شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ب.ظ

درسالهای اخیر به دلیل گسترش ابزار اطلاع رسانی بسیاری از شبهاتی که قبلا درمجامع علمی طرح می شد به میان مردم رسوخ کرده  وبالطبع پای پاسخ دهندگان نیز به مجالس مردمان عادی بازشده که درجای خود امر مبارکی تلقی میشود اگر مردم عادی برای پیداکردن پاسخ زحمت مراجعه به اهل فن را به خود بدهند.

ازجمله معروف ترین شبهاتی که درخصوص  سیره عملی آن حضرت مطرح شده  مساله تعدد زوجات رسول خدا (ص) می باشد. به طور خلاصه اشکال کنندگان می گویند:

" تعدد زوجات جز حرص در شهوترانى و بى طاقتى در برابر طغیان شهوت هیچ انگیزه دیگرى ندارد و رسول خدا (ص) براى همین جهت تعدد زوجات را براى امتش تجویز کرد و حتى خودش به آن مقدارى که براى امت خود تجویز نموده (چهار همسر) اکتفاء ننموده و عدد همسرانش را به نه نفر رسانید".

ثقل این اشکال وتاکید آن بر اثبات  ادعای شهوانی بودن ازدواجهای آن بزرگوار دور می زند لذا بابررسی زمینه ازدواجهای پیامبر اسلام (ص) صحت این ادعا را زیر تیغ آزمون قرار می دهیم.

انسان شهوتران کسی است که عادت دارد بر طبق میل غریزی خود بدون رعایت حد و حدود به ارضا تمنیات  خود بپردازد. حرمسرای پادشاهان درطول تاریخ بهترین گواه بر عنان گسیختگی شهوات آنان بوده است .همانگونه که می دانیم شهوت مرد همواره طالب زنی زیبا ،جوان خوش صحبت است تا با طنازی وغمازی خود دل مرد را بدنبال خود بکشاند وسپس هنگامی که مرد همچون شکارچی پس از تلاش  وکشمکش عاشاقانه موفق به تصاحب زن شد هردو احساس کامروایی می کنند زن از اینکه دل مرد را بدست آورد ه ومرد از آن جهت که بربدن زن ظفر یافته است.

 با نیم نگاهی به تارخ زندگانی پیامبر اسلام درمیابیم که  جنس ازدواجهای ایشان قابل ارزیابی با مقیاسهایی که تمتعات انسانهای شهوتران ارزیابی می شود نیست .اولین ازدواج آن حضرت با خدیجه کبرا علیها السلام درزمانی اتفاق افتاد که   حدود بیست سال و اندى از عمر شریفش  نگذشته بود ومیوه جوانی بردرخت عمرش هنوز جلوه می کرد این ازدواج  درحدود بیست وپنج سال دوام یافت  ومرگ خدیجه نیز اگرچه ارتباط ظاهری وبدنی آن دو را قطع کرد اما بر ارتباط روحی واحساسی پیامبر وهمسر محبوبش تاثیری نداشت چندانکه تا سالها بعد هرگاه نامی از خدیجه به میان می آمد آه سرد بود که از نهاد آن حضرت برمی خاست واشک گرم بود که از چشم وی سرایز می گردید . آری  بهترین سالهای عمر پیامبر با زنی سپری شد که سابقه دو شوهر وفات یافته قبلی برزندگی اش سنگینی می کرد واین امر رغبت شهوترانانی که بدنبال دختران  ودوشیزگان بودند را از او دور می ساخت  ولذا بهترین دلیل بر هوسران نبودن پیامبر اکرم آن است که درعنفوان جوانی ودورانی که هوسرانی وشهوترانی مقتضای طبیعت مردان است با زنی  بیوه که پانزده سال از خودش بزرگتر بود ازدواج نمود وبه قدری به وی وفادار بود که علیرغم رسم اعراب که هنوز نیز جاری وساری است بدنبال ازدواج با هیچ زنی دیگر نرفت و تنها با این یک همسر زندگانی خود را گذراند .کدامین مرد هوسبازی یافت می شود که درمحیطی که زنبارگی حق قانونی مردان تلقی می شود به زنی مسن تر از خود بسنده کند وتا آنجا به وی عشق ورزد که حسادت همسران بعدی خود که سالها بعد به زندگیش وارد شدند را  تحریک نماید

در این زمینه علامه طباطبایی مفسر بزرگ معاصر چنین می نگارد :

"هیچ شکى نداریم در اینکه بر حسب عادت جارى، کسانى که زن دوست و اسیر دوستى آنان و خلوت با آنانند، معمولا عاشق جمال و مفتون ناز و کرشمه‏اند که جمال و ناز و کرشمه در زنان جوان است که در سن خرمى و طراوتند و سیره پیامبر اسلام از چنین حالتى حکایت نمى‏کند و عملا نیز دیدیم که بعد از دختر بکر، با بیوه زن و بعد از زنان جوان با پیره زن ازدواج کرد، یعنى بعد از ازدواج با عایشه و ام حبیبه جوان، با ام سلمه سالخورده و با زینب دختر جحش، که در آن روز بیش از پنجاه سال از عمرشان گذشته بود ازدواج کرد."[1]

تاریخ حیات آن بزرگوار گویای ازدواجهای مکرری است که پس از وفات خدیجه اتفاق افتاد . بررسی تاریخی شرایط  این ازدواجها که تعداد آن بالغ بر8 ازدواج میشود  مارا درتحلیل تهمت مخالفان اسلام وراست آزمائی صحت آن یاری خواهد نمود . برخی از ازدواجهای رسول اکرم  با ماهیت سیاسی انجام شد بدین معنا که ازدواج آن حضرت با دختر رئیس قبیله به معنای ایجاد رابطه فامیلی حضرت با آن قبیله بود واین یعنی ترک مخاصمه وقتل وخونریزی وجنگ میان طرفین  برکت دیگر این گونه ازدواجهای تبلیغی پس از مدتی که از فرونشستن گردوغبار دشمنی وکینه می گذشت نمایان می شد؛ افراد قبیله که شاهد اخلاق نیکوی آن حضرت بودند به اسلام روی میآوردند ودرنهاد خود زمزمه می کردند که چه ازدواج بابرکتی ، هم جان مال طرفین را از تعرض کینه ها مصون داشت وهم زمینه هدایت صدها نفر به دین خدا را فراهم ساخت.

علامه طباطبایی درخصوص علت وزمینه ازدواجهای پیامبر  چنین  می نگارد:

" ازدواج حضرت  با" صفیه" دختر" حى بن اخطب" بزرگ یهودیان بنى النضیر . این زن  پس از کشته شدن همسرش در جنگ خیبر به اسارت مسلمین در آمد و رسول خدا (ص) او را آزاد کرد و سپس باتوجه به شرایط زندگی اش او  را به ازدواج خودش در آورد، تا به این وسیله هم او را از ذلت اسارت حفظ کرده باشد و هم داماد یهودیان شده باشد. و یهود به این خاطر دست از توطئه علیه او بردارند.

و سبب ازدواجش با" جویریه" که نام اصلیش" برة" و دختر" حارث" بزرگ یهودیان بنى المصطلق بود، بدین جهت بود که در جنگ بنى المصطلق مسلمانان دویست خانهوار از زنان و کودکان قبیله را اسیر گرفته بودند، رسول خدا (ص) با جویریه ازدواج کرد تا با همه آنان خویشاوند شود، مسلمانان چون اوضاع را چنین دیدند گفتند: همه اینها خویشاوندان رسول خدا (ص) هستند و سزاوار نیست اسیر شوند، ناگزیر همه را آزاد کردند و مردان بنى المصطلق نیز چون این رفتار را بدیدند تا آخرین نفر مسلمان شده و به مسلمین پیوستند و در نتیجه جمعیت بسیار زیادى به نیروى اسلام اضافه شد و این عمل رسول خدا (ص) و آن عکس العمل قبیله بنى المصطلق اثر خوبى در دل عرب به جاى گذاشت"[2]

 ازدواج  رسول خدا (ص) با بعضى از همسرانش به منظور حفاظت آنان از پاره ای خطرات بود که ایشان را تهدید می کردبرای مثال  ازدواجش با" سوده" دختر" زمعه" به این جهت بوده که وى بعد از بازگشت از هجرت دوم از حبشه همسر خود را از دست داد و اقوام او همه کافر بودند و او اگر به میان اقوامش بر مى‏گشت یا به قتلش مى‏رساندند و یا شکنجه‏اش مى‏کردند و یا بر گرویدن به کفر مجبورش مى‏کردند لذا رسول خدا (ص) براى حفظ او از این خطرات با او ازدواج نمود.

تاریخ گواه آن است که تعدادی از همسران پیامبر زنان بی بضاعت اما آبرومندی بودند که به دلیل از دست دادن شوهرانشان توان ادامه زندگانی آبرومندانه را درمحیط مردسالار وقبیله محور عربستان نداشتند برای مثال علت ازدواجش با" زینب" دختر" خزیمه" آن بود که همسر وى عبد اللَّه بن جحش در جنگ احد کشته شد و او زنى بود که در جاهلیت به فقرا و مساکین بسیار انفاق و مهربانى مى‏کرد و به همین جهت یکى از بانوان آبرومند و سرشناس آن دوره بود و او را مادر مساکین نامیده بودند، رسول خدا (ص) خواست با ازدواج با وى عزت او را حفظ کند و انگیزه ازدواجش با" ام سلمه" این بود که وى  قبلا همسر عبد اللَّه بن ابى سلمه پسر عمه رسول خدا (ص) و برادر شیرى آن جناب بود و اولین کسى بود که به حبشه هجرت کرد، زنى زاهده و فاضله و دین دار و خردمند بود، بعد از آنکه همسرش از دنیا رفت رسول خدا (ص) به این جهت با او ازدواج کرد که زنى پیر و داراى ایتام بود و نمى‏توانست یتیمان خود را اداره کند

همچنین باید دانست که  ازدواج آن حضرت با" میمونه" ، به این خاطر بود که وى بعد از مرگ شوهر دومش ، خود را به رسول خدا (ص) بخشید تا کنیز او باشد، رسول خدا (ص)- در برابر این اظهار محبت او را آزاد کرد و با او ازدواج نمود و این بعد از نزول آیه‏اى بود که در این باره نازل شد. درا ین آیه  که از جمله خطابات الهی درسوره احزاب است خداوند میفرماید :

".....نیز زن مؤمنى را که خود را به پیامبر بخشیده باشد، هر گاه پیامبر بخواهد او را به زنى گیرد. این حکم ویژه توست نه دیگر مؤمنان‏..."[3]

و سبب ازدواجش با" ام حبیبه" (رمله) دختر" ابى سفیان" این بود که وقتى با همسرش عبید اللَّه بن جحش در دومین بار به حبشه مهاجرت نمود، شوهرش در آنجا به دین نصرانیت در آمد اما آن زن  در دین اسلام ثبات قدم به خرج داد. و این عملى است که باید از ناحیه اسلام قدردانى بشود، از سوى دیگر پدرش از سر سخت‏ترین دشمنان اسلام بود و همواره براى جنگیدن با مسلمین لشکر جمع مى‏کرد، رسول خدا (ص) با او ازدواج کرد تا هم از عمل نیکش قدردانى شود، و هم پدر او دست از دشمنى با او بردارد و هم خود او از خطر تهدیدات بستگان کافرش                     محفوظ بماند همچنین ازدواجش با" حفصه" دختر عمر نیز بدین جهت بود که شوهر او خنیس بن حذافه در جنگ بدر کشته شد و او بیوه زن ماند.[4]

بدین ترتیب  پیامبر اعظم (ص) با نوع رفتار خود درامرازدواج ، باب ازدواج با مقاصدی غیر از انگیزه های جنسی را مفتوح کرد وزمینه انجام اقدامات خیرخواهانه پربرکتی را فراهم ساخت  که علاوه بر تامین مایحتاج اقتصادی، امنیت ،آرامش روحی واقناع احساسات نیازمندان را درپی داشت . ترویج این امر باعث شد تا  درسالهای بعد جامعه اسلامی  نبوی از تعداد یتیمان بی سرپرست کمتری برخوردار باشد واین خود یعنی حل یکی از معضلات اجتماعی بدون استفاده از روشهای دستوری وتحکم آمیز .

یکی دیگر از علل  ازدواج در سیره آن حضرت،  مبارزه با بعضی ازسنت های جاهلی  ودست وپاگیری بود که درجامعه عرب آن زمان رایج بود .برخی آداب وسنن به قدری درگوشت وخون مردمان ریشه می دواند  که به صرف تذکرات شفاهی قابل برطرف شدن نیست برای مثال کم گرفتن میزان  مهریه یا دخالت ندادن ویژگی ها وامتیازات نژاد پرستانه در ازدواج و...از اموری است که رهبران جامعه باید باعمل خود زمینه حذف ان را مهیا سازند درهمین راستا می توان به ازدواج پیامبر خدا با" زینب" دختر" جحش" اشاره داشت که انجام آن زمینه حذف یکی از آداب ورسوم غلط  عرب جاهلی را فراهم آورد  زینب نخست همسر زید بن حارثه (پسر خوانده رسول خدا ص) بود  وبه دلیل اختلافات خانوادگی  از او  طلاق گرفته بود. از نظر رسوم جاهلیت ازدواج با همسر پسر خوانده ممنوع بود، چون پسر خوانده در نظر عرب جاهلى حکم پسر داشت، همانطور که یک مرد نمى‏تواند همسر پسر صلبى خود را بگیرد، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسر خوانده نیز ممنوع بود، رسول خدا (ص) با زینب ازدواج کرد تا این رسم غلط را بر اندازد وتلقی فرزند واقعی بودن پسرخوانده را از بین ببرد،در قران نیز  اشاراتی  در این باب شده  است  خداوند در سوره احزاب دراین باب می فرماید :

" پس چون زید از او حاجت خویش بگزارد، به همسرى تواش درآوردیم تا مؤمنان را در زناشویى با زنان فرزند خواندگان خود، اگر حاجت خویش از او بگزارده باشند، منعى نباشد. و حکم خداوند شدنى است." [5].

از میان همسران پیامبر اسلام  تنها همسرى که در زمان دوشیزگی وارد خانه آن حضرت شد عایشه دختر ابى بکر بود. که اتفاقاً بیشترین حجم ایرادات وتهمتهای دشمنان اسلام بخاطر همین ازدواج است .با توجه به اینکه این ازدواج  پس از فوت خدیجه  ودر سنینی روی داد که آن حضرت پنجمین دهه عمر خود را پشت سرنهاده بود کمتر می توان آن را ناشی از حس جوانی وارضاء شهوات تلقی کرد بااین حال سن کم عایشه مستمسکی برای مخالفان گردید تا به عنوان حربه ای برعلیه اسلام از آن سودببرند حال آنکه برخی از خصوصیات بدنی دختران درمحیطهای گرم به طور قابل ملاحظه ای با ساکنین مناطق سرد متفاوت است واز آن جمله است میزان رشد وتوانمندیهای جسمی  به گونه ای که دراین گونه محیطها دختران درسنینی بسیار کمتر از دختران مناطق سرد نشین توانایی وقابلیت انجام مسئولیتهای خانوادگی را دارا می گردند به این نکته اوضاع اجتماعی آن دوران را نیز اضافه نمائید وفراموش نکنیم که تا همین چندی پیش درکشور خودمان ایران نیز بسیاری از ازدواجها درسنین پائین انجام می شد وامر عجیبی تلقی نمی شد.

دقت درسیره عملی وعبادی حضرت از جمله نگاه زاهدانه او به زندگی دنیایی ،سادگی وبی پیرایگی حضرت ، علاقه شدید به عبادت های شبانه (چندان خداوند درقران خبر از بیداری نصف تا دوثلث شب حضرت میدهد) ، بی رغبتی حضرت  نسبت به دنیا و زینت آن و...مارا بیش از پیش به این نکته متفطن میسازد که ازدواجهای حضرت با معیاری غیر از شهوترانی وزنبارگی باید ارزیابی گردد ، به اضافه اینکه رفتار آن جناب با زنان و احیاى حقوق از دست رفته آنان در قرون جاهلیت و تجدید حرمت به باد رفته‏شان و احیاى شخصیت اجتماعیشان، دلیل دیگرى است بر اینکه آن جناب زن را تنها یک وسیله براى شهوترانى مردان نمى‏دانسته و تمام همش این بوده که زنان را از ذلت و بردگى نجات داده و به مردان بفهماند که زن نیز انسان است حتى در آخرین نفس عمرش نیز سفارش آنان را به مردان کرده و فرمود:" خدا را خدا را در زنان که آنان مقهور و زیر دست شمایند [6]

فارغ از بررسی علت آغاز زندگی حضرت با این بانوان کیفیت رفتار وتعامل آن حضرت باهمسران خود درطول زندگی مشترک مارا درپاسخ یابی موضوع این مقال بیشتر یاری خواهد کرد. آن حضرت  زنان خود را بین بهره‏ورى و ادامه به زندگى با آن جناب و سراح جمیل، یعنى طلاق  مخیر کرد ،به تعبیر دیگر ایشان را بین همسری خود به شرط زهد در دنیا و متارکه وبهره مندی از  تجملات دنیوی مخیر نمود.قران درین باره می فرماید:

" هان اى نبى به همسرانت بگو اگر زندگى دنیا و زینت آن را مى‏خواهید بیائید تا شما را از دنیا بهرمند کنم و سپس بخوبى و خوشى طلاقتان دهم، و اگر خدا و رسول و خانه آخرت را مى‏خواهید بدانید که خداى عز و جل براى زنان نیکو کار شما اجرى عظیم آماده کرده است[7] » و این معنا هم بطورى که ملاحظه مى‏کنید با وضع مرد زن دوست و جمال‏پرست و عاشق وصال زنان، نمى‏سازد

علامه طباطبایی دراین باره می فرماید :

"چون چنین مردى هرگز حاضر نیست زنى را که سالها عاشقش بوده و به زحمت به وصالش رسیده، چنین آسان از دست بدهد پس براى یک دانشمند اهل تحقیق اگر انصاف داشته باشد، راهى جز این باقى نمى‏ماند که تعدد زوجات رسول خدا (ص) و زن گرفتنش در اول بعثت و اواخر عمر را با عواملى دیگر غیر زن دوستى و شهوترانى توجیه کند.".[8]

جان کلام آنکه توهم شهوانی بودن ازدواجهای پیامبر اسلام  ومقایسه آن بزرگوار با پادشاهان وزنبارگان به هیچ عنوان با مستندات تاریخی  زندگی آن حضرت سازگار نیست واین موضوع تهمتی است از سوی مخالفان اسلام که با اندک بررسی مدارک ومتون تاریخی کذب آن قابل فهم است.



[1] - المیزان، ج‏4، ص:308

[2] - المیزان، ج‏4، ص: 311

[3] - َ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنین‏ -احزاب 33

[4] - المیزان، ج‏4، ص:311

[5] - فَلَمَّا قَضى‏ زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ حَرَجٌ فی‏ أَزْواجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً-احزاب 37

[6] -  اللَّه اللَّه فى النساء فانهن عوان فى ایدیکم" سیره حلبى ج 3 ص 473".

[7] -."  یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلًا وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً"- سوره احزاب، آیه 29"

[8] - ترجمه المیزان، ج‏4، ص: 308

+ نوش

نظرات  (۳)

  • نسرین زمردی
  • سلام دکتر، تا حالا موضوع تعدد زوجات پیامبر اینطور برام روشن نشده بود
    ممنون
  • محمد مهدی دزیانی
  • سلام استاد
    من اخیرا به یک کلیپ جالب درباره حقوق بشر برخوردم.(لینکش اینجاست)
    سؤالی که به ذهنم رسیده اینه که حقوق بشر در اندیشه و معارف اسلامی اصلا چطور تعریف میشه و شامل چه مواردیه؟ و این که با مفهوم امروزی حقوق بشر (بیانیه سازمان ملل) چه قدر تطابق یا تضاد داره؟
    می خواستم نظر شما رو در این باره بپرسم.
  • محمد مهدی دزیانی
  • اصلاح نظر قبل
    لینکش اینجاست:
    http://id1.nasrtv.com/uploads/video/mp4/Human-Rights-Why-low.mp4.mp4

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی