درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

تحلیل مختصری پیرامون عرفان حلقه

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ ق.ظ

مدتی است که در گوشه وکنار خصوصا در کانال ها وسایت های خبری شنونده وخواننده  اخباری درباره محاکمه و اعدام محمد علی طاهری هستیم.این که حکم محمدعلی طاهری که سال 95 بر برائت وی صادر شده بود چگونه به حکم اعدام تبدیل شد؟ و این که در دوران بازجویی و زندان ، آیا حقوق شهروندی در باره او رعایت شد یا نه؟ واین که آیا حق او اعدام است یا خیر ؟ واین که آیا ارائه روش های درمانی و مسلک های عرفانی در انحصار گروه خاصی است یا هر انسانی چنین حقی دارد ؟ و این که اگر کسی روش درمانی غلط ویا عرفان من درآوردی داشته باشد، آیا باید اعدام شود؟ و دهها سوال دیگر از این قبیل هدف این نوشتار نیست. زیرا پاسخ به آنها نیاز به فرصتی موسع برای بررسی دیدگاه ها وتعالیم طاهری، نظر منتقدین او ،  نظرات قاضی و مسئولین قوه قضائیه ، اسناد عملکرد محمد علی طاهری ، سخنان وکلای او و مسایل دیگری است که فعلا مجال پرداختن به آن نیست. 




آنچه به من، به عنوان محقق علوم اسلامی، مربوط است تحلیل سخنان وآموزه های محمدعلی طاهری است.در این جا به صورت مختصر به چند نکته در این باره اشاره می­کنم:

عمده تعالیم  آقای طاهری در دو بخش قابل طبقه بندی است.

فرادرمانی

عرفان حلقه (کیهانی)

فرادرمانی : ادعای درمان بیماری  های مختلف از طریق شعور کیهانی. وی مدعی است که  شعور کیهانی ناظم همه  اجزای عالم است و تمام بیماری انسان ها ناشی از بی نظمی و عدم هماهنگی اجزای بدن با شعور کیهانی است بنابراین برای درمان بیماری ها کافی است شخص درمان جو را با شعور کیهانی همراه وهماهنگ کرد . این کار از طریق تشکیل حلقه ( درمانگر، درمانجو و شعور کیهانی ) و معرفی بیمار به شعور کیهانی انجام می شود.

ممکن است در گوشه و کنار افرادی را ببینیم که از طریق این روش موفق به درمان بیماری خود شده اند. در این مورد نظر خوانندگان محترم را فقط به یک نکته جلب میکنیم و رد می­شویم و آن این که : قضاوت در مورد علمی بودن و مفید بودن این روش با جامعه پزشکان است که با استاندارد های خودشان علمیت و تاثیر این روش را راست آزمایی کنند. متاسفانه پاسخ  سازمان نظام پزشکی به عنوان تنها مرجع قانونی که موظف به بررسی این نکته است به این سوال منفی  است. براساس گزارش این سازمان، روش درمانی مورد ادعای محمد علی طاهری فاقد شرایط علمی است. نظام پزشکی ایران از محمد علی طاهری بخاطر ادعای درمانگری از روش های غیر علمی وطبابت بدون مجوز  شکایت نمود و به همین دلیل نامبرده محکوم به پرداخت جریمه سنگینی شد. بدیهی است  مواردی از درمان بیماری  برخی از مراجعین به آقای طاهری و  شاگردان وی  ممکن است تحت تاثیر تلقین ویا فشار روانی  جلسات درمان و موارد مشابه این باشد. موید این سخن بازگشت بیماری برخی از مراجعین شفا پس از گذشت زمان اندکی از جلسه حلقه می باشد. در هر صورت پرداختن به این بعد از تعالیم او اهمیت زیادی برای راقم این سطور ندارد.

عرفان کیهانی(حلقه) : محمد علی طاهری مدعی ابداع عرفانی خاص است  که ریشه در عرفان اسلامی ایرانی دارد. وی مدعی­ وجود  چیزی به نام  شعور کیهانی و نقش بی بدیل آن در اداره هستی است. استفاد دیگران از شعور کیهانی موقوف به اجازه شخص محمد علی طاهری یا مسترهای زیر نظر اوست . طاهری مدعی است در سن 22 سالگی موفق به ابداع این عرفان شده است. وی در مورد فیزیک  ومتافیزیک عالم ، باورهای دینی، معنی اصطلاحات قرانی وروایی، تفسیر مبهمات قرانی و نکات عرفانی سخنان مبسوطی دارد که  برای اظهار نظر پیرامون صحت و سقم  آن نیاز به توضیحات مفصلی است  که آن را  به فرصتی دیگر احاله می کنیم.و در این جا فقط به یکی دو مورد  مختصر خواهیم پرداخت:

آیا این تعالیم ابداع و اختراع آقای طاهری است؟

جالب است بدانیم که ،بخش های مهمی از تعالیم آقای طاهری، با همان اصطلاحات ویا با اسامی متفاوت اما ماهیت مشابه در مکاتب عرفانی شرقی، همچون ریکی (انرژی درمانی ژاپنی) و یوگا هم پیدا می شود. به عنوان نمونه ، شعور کیهانی در آثار طاهری همان کارایی و ویژگی هایی  ریکی در مکتب ژاپنی  ریکی  و آگاهی کیهانی در مکتب هندی یوگا را داراست.در مکتب ریکی،اتصال و ارتباط با ریکی صرفا از طریق مسترهاست . مسترها نیز به نوبه خود از مسترهای قبلی و نهایتا به موسس این مکتب «میکائو اوسویی » راهب ژاپنی  می رسد. در عرفان حلقه ، برای ایجاد حلقه ،دریافت لایه محافظ و درمانگری ،باید از مستر ها اجازه گرفت. حدود اختیارات مسترها نیز بسته به اجازه شخص موسس یعنی آقای طاهری دارد. سوال این جاست که اگر هوشمندی کیهانی در همه جهان جاری و ساری است  پس  چرا در تنها مسیر نیل به آن کسب اجازه و لایه محافظ ازآقای طاهری است ؟ و اصولا ارتباط با شعور کیهانی در دوران قبل از حیات آقای طاهری چگونه بوده است؟ اگر چنین ارتباطی نبوده است پس چگونه مدعی وجود  این امر در کل هستی از ازل هستند و اگر وجود داشته است پس چرا طاهری ادعای ابداعی واختراعی بودن این روش را دارد؟و چگونه با وجود مکاتبی مثل ریکی یا یوگا و نظایر آن ادعای تفرد می کند؟

اما این که آقای طاهری، تعالیم خود را تحت عنوان عرفان اسلامی و میراث عارفان ایرانی می داند نیزجای شگفتی دارد. او با اشاره به برخی از اشعار سعدی، شبستری ، سهراب سپهری و... تعالیم خود را به  آموزه های عرفای قدیم ارجاع می دهد. این در حالی است که  موضوع شعور کیهانی و ایجاد ارتباط با آن از طریق حلقه های دو یا سه نفره(آن چنان که در عرفان حلقه مطرح است) در هیچ کجای عرفان اسلامی سابقه ندارد و اصولاً در عرفان سنتی اسلامی رسیدن به مراتب ارتباط با عالم غیب وکشف و شهود و کرامت و سایر امور عرفانی موکول به صرف نقد عمر در پای منبر استاد عرفان و عمل به دستورات عرفانی او و سلوک تحت نظر او می باشد در حالی که در روش آقای طاهری صرفا با طی کردن چند ترم آموزشی، که مجموعا بیش از چند هفته به طول نمی انجامد، فرد می تواند حتی به مرتبه مستری نایل شود و علاوه بر این که خود یک عارف شمرده می شود،از دیگران هم  دست گیری کند. بی تردید اگر این روش قبل از  قرن هفتم، که اوج شکوفایی  عرفان اسلامی است، کشف شده بود اکنون هیچ اثری از آثار عارفان اسلامی در میان نبود زیرا دیگر کسی حاضر به تحمل سالها ریاضت وتمرین های معنوی وخدمت استاد و....برای رسیدن به مراتب عرفانی نمی شد.

نکته دیگری که در عرفان ابداعی  آقای طاهری دیده می شود تفکیک طریقت از شریعت است. برخلاف تمام عارفان مسلمان که ورود به طریقت وسلوک عارفانه را صرفاً از طریق عبور از مسیر شریعت میسر می دانند، در عرفان حلقه ، اصولاً تقید به شریعت، به عنوان یک مقدمه یا یک شرط ضروری برای ورود به  مسیر عرفان، مطرح نیست. این مسأله از مهم ترین تفاوت های روش طاهری با عرفان کلاسیک اسلامی( که وی مدعی استمرار آن در مکتب خویش است)  به شمار می آید.  

در هر صورت به نظر راقم این سطور بزرگترین خبط آقای طاهری استناد تعالیم خود به عارفان مسلمان  است. ای کاش وی تعالیم خود را بدون استناد به اسلام ودیانت و مذهب مطرح می ساخت تا متحمل انگ التقاط نمی شد. در دوران حاضر شاهد انواع جلسات یوگا ، ریکی و انواع دیگر از مکاتب عرفانی و غیر عرفانی در مکان های مختلف هستیم. این دو مکتب ونظایر آن ها خود را به اسلام منتسب نمی دانند و طبعا کارشان با دادگاه انقلاب و حکم ارتداد و بدعت ونظایر آن کشیده نمی شود. اما آقای طاهری از راهی وارد عرصه عرفان شد که دین سازان و فرقه سازان وارد می شوند و حتی اگر در نهاد خود چنین قصدی هم نداشت اما در مظان اتهام سوء استفاده از دین برای جاانداختن تعالیم خویش می باشد.

در انتها تکرار میکنم که بنده قصد انشاء حکم داوری فقهی وقضائی در باره او را  ندارم . نقدهای بالا  در پاسخ به سوالات مکرر ودرخواست های متعدد عزیزان دانشجو در این باره  بود. نیک می دانم که  نقد مطالب یک فرد در زمانی که وی قدرت پاسخگویی ندارد کار چندان درستی نیست اما زمانی که این آموزه های او  تبدیل به یک مساله اجتماعی، سیاسی  با ابعاد گسترده می شود ونقل کوچه وبازار های مجازی وحقیقی می شود. تکلیف سنگین  روشنگری و اظهار نظر کارشناسانه وظیفه آشنایان با این مباحث می شود.  به ویژه اینکه طرفداران آقای طاهری نیز تریبون هایی( هرچند غیر رسمی وغیر دولتی)  برای اظهار نظر ،پاسخ یا دفاع از تعالیم استادخود دارند.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی