درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

امامت(1) تعریف

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ

امامت

از آغاز دهمین سال هجرت پیامبر مدت زمان زیادی نگذشته بود که سایه یتیمی بر سر امت اسلام افتاد و روح آن قائد بزرگ به آسمان عروج کرد. ساعاتی از رحلت رسول خدا نگذشت که نشانه های اختلاف بر سر جانشینی پیامبر میان مسلمین در گرفت. به نظر می رسد نطفه این اختلافات که در مشاجرات سقیفه بنی ساعده  خود را نمایان ساخت از مدتها قبل از پیامبر ودر جبهه بندی های بین صحابه بسته شده بود.در هرصورت بروز این اختلاف جامعه اسلامی را به دو گروه عمده شیعه وسنی  تقسیم کرد . هریک از این دو گروه نیز به نوبه خود در  مراحل بعد به زیر شاخه هایی تقسیم شدند.

ساده اندیشی است اگر گمان شود اختلاف شیعه وسنی در دست بسته نماز خواندن ،  سجده بر مهر ،  شستن دست در وضو ویا کیفیت اذان است. این گونه مسائل اختلافات فقهی است که وجود آن بین فقهای هر دو گروه از دیرباز پذیرفته شده بود . فاصله فقهی شیعه وسنی در این گونه مسائل گاه از فاصله فقهی بین برخی انشعابات اهل سنت ویا اختلافات بین فقهای شیعه کمتر است. ریشه تفاوت را باید در امور اعتقادی کلامی وبه ویژه در موضوع امامت جستجو کرد.

   دانشمندان سنی در آثار خود  با موضوع  امامت  معامله یک  موضوع  فقهی ونه کلامی نموده اند.واقع مطلب آن است که ایشان واژه  امام یا خلیفه را به کسی اطلاق می کنند که عهده دار امور جاری کشور  اعم از مسائل سیاسی،اقتصادی ،ارتباط با دولتهای دیگر و...است. طرح امامت در بعضی از  آثار کلامی ایشان نه از باب اعتقادی دانستن آن، بلکه  از باب عادت مولفین  وسنت رایج آموزشی بوده است .(شرح المواقف، ص395)

شرایط واوصاف امام:

باقلانی، ماوردی،ابن حزم : قرشی بودن ،علم در حد یک قاضی  یا در حد فهم تکالیف خودش و یا مجتهد  بودن ، توانایی  مدیریت کشور و سپاه ولشکر و نیز عدالت در حد عدالت شاهد وتقوا  در حد نداشتن فساد علنی را برای امام کافی دانسته اند.

به نظر علمای بزرگ اهل سنت ، امام حتی اگر فاسق وظالم وغاصب باشد وحقوق را تضییع وحدود را تعطیل کند. طاعتش همچنان واجب و قیام برعلیه وی جایز نیست باید فقط وی را موعظه کرد(باقلانی ، التمهید، ص181) به نظر ایشان رفتار بد وحتی ظلم امام  باعث عزل وی از خلافت نمی شود. (شرح العقیده الطحاویه، 379 ) استدلال ایشان بر این مطلب عدم مخالفت  نسل های اول  امت اسلام (سلف ) بر رفتار ظالمانه خلفای بنی امیه  است.(تفتازانی،شرح العقاید النسفی ،ص186 ،ابوالحسن اشعری ،مقالات الاسلامیین، ص323، یزدوی ، اصول الدین یزدوی،ص190)

واگر خلافت صرفا یک امر اجتماعی وغیر اعتقادی است چرا اهل سنت در بیان عقاید خود خلفا راشدین را بهترین افراد امت اسلام معرفی می کنند آن هم به ترتیب خلافتشان وچرا نویسندگان بزرگ سنی نظیر احمد حنبل وطحاوی  ابوالحسن اشعری  این موضوع را  (ترتیب فضیلت خلفا بر سایر مردم )در کتب عقیدتی  و هنگام شمارش  عقاید خود مطرح می سازند ؟

در مکتب شیعه امام یک مفهوم اعتقادی است ،امام کسی است که وجودش تداوم  واستمرار وظایف پیامبر (نه خود پیامبری ) را تضمین می کند.امام کسی است که کار های برزمین مانده پیامبر را ادامه  میدهد، آیات الهی را تفسیر می کند، غوامض ومعماهای کتاب خدا وسنت پیامبر را تفسیر می نماید ،به سوالات جدید پاسخ می دهد ، نظر دین خدا را برای نسل های بعد از پیامبر تبیین میکند وبا نشان دادن خط اصیل پیامبر مسیر صحیح را در میان اقسام وانواع  فرقه ها نشان میدهد.این وظایف صرفاً از عهده کسی برمی اید که همچون پیامبر از علم الهی وملکه عصمت برخوردار باشد .

به نظر  شیعیان، امام  به دلیل وظیفه خاصی که برعهده دارد (ادامه کارهای بر زمین مانده پیامبر)باید شرایطی شبیه پیامبر داشته باشد(علم الهی  وعصمت) ایشان ، عصمت امام را (همانند عصمت نبی) از نتایج قاعده لطف می دانند واز آنجا که این اوصاف توسط مردم قابل تشخیص نیست پس همانند پیامبر ،امام هم باید از سوی خدا معرفی ونصب شود. وهمان گونه که رای  وانتخاب یا مخالفت مردم در پیامبر بودن یا نبودن یک نفر تاثیر ندارد امام بودن  امام نیز ربطی به  انتخاب یا عدم انتخاب مردم ندارد.هرچند اجرایی شدن امامت وی منوط به اطاعت مردم است. همانند عالمی که عدم اقبال مردم به وی تاثیری در عالم بودن یا نبودن وی ندارد اما جاری شدن تعالیم او در جامعه مستلزم  اقبال  مردم است

 این در حالی است که به نظر دانشمندان اهل سنت ، امامت امری سیاسی اجتماعی است نه یک رسالت الهی معنوی ونتیجتاً، انتخاب امام یا خلیفه از همان روش هایی که در عرف جوامع مختلف جاری است میسر می شود . انتخابات دموکراتیک با ظرکت همه مردم ، تشکیل شورایی از بزرگان قبایل یا نمایندگان شهرها، وقوع کودتا، نصب از سوی دولت خارجی اشغالگر ،جنگ، تعیین از سوی خلیفه قبلی و...اقسام مختلف تعیین حاکم در جوامع بشری بوده است.به هرشکلی که خلیفه ورهبر انتخاب شد اطاعتش بر همگان واجب است.

 به بیان دانشمندان سنی مذهب ،انتخاب خلیفه اول  در سقیفه بنی ساعده ،نتیجه   اجماع مسلمین بود .حال آن که در حادثه سقیفه ، اجماع به معنی اتفاق نظر همه مسلمین ویا همه مسلمانان شهر مدینه یا حتی همه بزرگان وذی نفوذان (اهل حل وعقد) مدینه  وبه هر معنای دیگری که در نظر باشد اتفاق نیافتاد زیرا حداقل بنی هاشم وبزرگان اهل بیت در آن اجتماع  حاضرنبودند وتصمیم گیری بد.ون اخذ نظر بزرگانی چون ابن عباس، علی بن ابیطالب وبرخی دیگر از صحابه همچون  عمار یاسر،سلمان  و...انجام گرفت. آنچه در سقیفه اتفاق افتاد تلاش گروهی  از صحابه  بود برای اقناع برخی از سران وبزرگان مدینه  در غیاب گروهی که احتمال ریاستشان (اگر در ان جلسه بودند)  می رفت.این که این تلاش چگونه انجام گرفت وچه بحث ها وجدال ها ودعواهایی روی داد  وچه حوادثی در پی آن، سده اول اسلامی را تحت الشعاع خود قرار داد موضوع این نوشتار نیست .صاحب این قلم طرح مباحث تاریخی را جز به ضرورت لازم نمی داند.

ضرورت وجود  امام  بعد از پیامبر

ضرورت حضور ووجود امام پس از پیامبر با توجه به نکات زیر مشخص می شود:

یکم:   پیامبر (ص) در طول 23 سال فرصت بیان همه احکام ومسائل را نیافت.لذا  نیاز به اشخاصی بود که مسائل ناگفته را بگویند

دوم: پس از پیامبر فرقه های مختلفی پدیدار شد که همه خود را منسوب به پیامبر وقران میدانستند . نیاز به اشخاصی بود که تفسیر واقعی قران  وخط اصیل پیامبر را ارائه نمایند

سوم: پس از پیامبر به دلیل سیاست هایی که از سوی خلیفه اول ودوم  وضع شده بود نقل وکتابت احادیث نبوی ممنوع شد. نقل حدیث حالت قاچاق به خود گرفت در نتیجه نظارت صحیحی بر سخنانی که این طرف وآن طرف  در مجالس خصوصی و به نقل از پیامبر گفته می شد صورت نپذیرفت. پس از رفع منع حدیث دهها هزار حدیث توسط افرادی که خود شخصاً شنونده آن نبودند بلکه آن را از پدران و پدربزرگ های خود شنیده بودند وارد جامعه اسلامی شد. به دلیل مسائلی که در نقل یک سخن بین چند نفر آن هم رد طول دهها سال رخ میدهد این منقولات همراه انواع تحریف واشتنباه لفظی ونوشتاری وجمله بندی های من در آوردی وهمراه با اصطلاحاتی که در زمان های بعدی مرسوم شده بود  انجام پذیرفت ونتیجتاً بازار احادیث جعلی داغ شد . به دلیل تقدسی  کهمسلمین برای پیامبر قائل بودند نقل روایات جعلی واشتباه می توانست  باعث رواج فرهنگهای غلط در جامعه شود .از این رو   نیاز به کسانی بود که سنت صحیح وواقعی نبی را صحیحاً دریافت کرده باشند وبتوانند آن را برای مردم تبیین نمایند.

  • حسین رهنمائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی