درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

 

 

در ماه های اخیر سریال عربی «حشاشین» ، تولید شده  در کشور مصر، به سرعت توانست توجه مخاطبان عربی و در پی آن مخاطبان فارسی زبان را به خود جلب کند. بی تردید ارتباط داستان با  جغرافیا و تاریخ ایران، علت توجه مخاطبان ایرانی به این سریال بوده است. زیرا  سریالهای تاریخی ساخته شده در کشورهای عربی معمولا برای تماشاگران ایرانی جذاب نبوده است.

ماجرای  حسن صباح آنگونه که در سریال  می بینیم:

سریال حشاشین ترکیب سه ماجرای د رهم تنیده است.  که دوتای آن از ماهیت حاشیه ای دارند. ماجرای  اول، عاشقانه بین «یحیی» (پسر موذنی که توسط فدائیان اسماعیلی کشته می شود) و «دنیازاد» که به اسارت دنیازاد و زندگی او در قلعه الموت و  پیوستن یحیی به سپاهیان سلجوقی با انگیزه انتقام از اسماعیان منتهی می شود. داستان دوم مسیر زندگی خیام، شاعر ایرانی را تعقیب می کند. خیام در کودکی با حسن صباح و خواجه نظام الملک، وزیر دانشمند حکومت سلجوقی همبازی بوده است. به نقل فیلم، این سه رفیق دبستانی با یکدیگر عهد می بندند که هر کدامشان به جایی رسید، دست دو نفر دیگر را بگیرد و به آنها کمک کند . داستان سوم که مسیر اصلی سریال است، به زندگی و فعالیتهای تبلیغی،  نظامی و فرقه سازی حسن صباح رهبر اسماعیلیه نزاری در قرن 5 هجری می پردازد. هر سه داستان با پیچ وخمهایی که دارند نهایتا در قلعه الموت با یکدیگر تلاقی می کنند.

در این سریال، حسن صباح فردی کاریزماتیک با قدرتهای شیطانی، فکر خوانی، کرامت و قدرت بیان بالا و برخوردار از توانایی استدلال قوی  برای ترویج عقاید خود و جاانداختن خود به عنوان یک شخصیت الهی  است. وی که داعی (مبلغ) اسماعیلیان فاطمی(شاخه نزاری) است در  شهرهای مختلف به تبلیغ و یارگیری می پردازد و به دلیل نیاز به یک پایگاه امن به فکر تصاحب قلعه الموت می افتد. او با کمک یاران خود و با دسیسه چینی موفق به تصرف قلعه و اخراج صاحبان آن می شود. بر طبق داستان فیلم، حسن صباح  به تدریج  با جمع کردن جوانان ایرانی و استفاده از حشیش و داروهای روانگردان ، خویشتن را به عنوان صاحب کلید بهشت معرفی میکند و جوانان را با  شستشوی مغزی، فریبکاری و بهره گیری از حشیش و بهشت ساختگی که دختران به اسارت گرفته شده در آن نقش حوری را بازی میکنند به سربازان حوان خود چنین القا میکند که وی توانایی وارد ساختن ایشان به بهشت را دارد  و فداکاری در راه او منجر به دخول در بهشت خواهد شد.  از نگاه فیلم، علت جانفشانی و فداکاری جوانان اسماعیلی اعتقاد به بهشت و کلید داری حسن صباح است.

 بدین ترتیب حسن صباح ارتشی کوچگ اما چابک ، پرانگیزه و پرقدرت برای فرقه اسماعیلیه ایجادمیکند. او با استفاده از  اختلافات درون دربار سلجوقی از یکسو، رقابت سلجوقیان  با دستگاه خلافت عباسی و با تکیه بر ارتش فدائیان خود موفق حاشیه امنی برای فرقه اسماعیلی ایجاد میکند که تا قرنها بعد از او تداوم پیدا کرد. در سریال صحنه ای متعددی از ترورو قتل مخالفان اسماعیلی  وحتی کشتار مردم عادی به تصویر کشیده شده است.

از نیمه سریال به بعد اندک اندک نشانه های پوشالی بودن دعوت حسن صباح و ناتوانی او در تدبیر امور فرقه اسماعیلی نمایان می شود. دو پسر حسن صباح که امید آینده او  برای ریاست فرقه هستند به دست خود حسن صباح به دلیل تمرد و تخلف اعدام می شوند. این رفتار تند که بعدها باعث دلخور شدن همسر حسن صباح و انتقادا او به حسن صباح ونهایتا دشمنی زن وشوهر می شود. همسر حسن صباح نهایتا به دست فدائیان اسماعیلی کشته می شود. زید بن سیحون یار نزدیک حسن صباح به نیز به او خیانت میکند و نهایتا نزدیک ترین یار حسن صباح (برزک بن عمید) با دسیسه چینی حسن صباح را گوشه نشین و خود را بهعنوان رهبر بعدی اسماعیلیان معرفی میکند.حسن صباح در آخر عمر گوشه نشین و دچار فراموشی می شود و هیچکس، حتی دختر خود را تشخیص نمی دهد. او حتی در هویت خود نیز به تردید می رسد و دچار اختلال شخصیت و ببی هویتی می شود. و نهایتاً  در حالی که پیروانش تصور میکنند او در پس پرده غیبت رفته است از دنیا میرود.

نقد

به زعم برخی از منتقدین،  دولت مصر با ساختن  سریال حشاشین، قصد تخریب اسلام سیاسی، اسلام حکومتی و جریان اخوان المسلمین را در سر داشته است.این کار  با  شبیه سازی دیدگاه و رفتار جریانهای اسلام سیاسی در جهان عرب در قالب جریان اسماعیلی و ربط دادن تروریسم و تکفیر به  مذهب شیعه انجام شده است. این که چرا مصر این سریال را ساخته. با توجه به اینکه نزاریان با مصر رابطه­ای ندارند. (اسماعیلیان ساکن در مصر از شاخه مستعلویه بودند نه نزاری)  فایده اش ایجاد هراس بیشتر نسبت به گسترش  اسلام سیاسی  در مصر و سیاه نمایی در مورد ایشان است.

موضع سازندگان سریال نسبت به قهرمان داستان (حسن صباح)  از همان ابتدا مشخص است و آن مواجه حسن با شیطان در دوران کودکی‌اش و فروختن روح خود به او در قبال دریافت قدرتهای شیطانی است.

 قضیه باغ بهشت و سوء استفاده حسن صباح از جوانان با استفاده از مواد مخدر برای وفادار کردن ایشان به دستوراتش افسانه ای غیر مستند است که سریال حشاشین با  بزرگنمایی آن سعی در تخریب چهره حسن صباح، فرقه اسماعیلی و نمونه معاصر آن ( به زعم فیلم ساز) یعنی جریانهای جهادی، اخوانی و طرفداران اسلام سیاسی و هلال شیعی  دارد. به نظر می­رسد نویسنده با وام گیری آموزه های مختلف از گروه های فوق و گنجاندن نشانه های آنها در سخنان و عملکرد حشاشین  در جای جای سریال، قصد داشته است تا  همه گروه های فوق را یکجا زیر تیغ نقد ببرد.

ماجرای عهد «سه یار دبستانی». منشاء آن از دیباچه ترچمه انگلیسی رباعیات خیام توسط «ادوارد فیتزجرالد»  به بقیه سرایت  کرد خلاف واقعیت و در تضاد با حقایق تاریخی است. خواجه نظام الملک در ۴۰۸ ق درطوس به دنیا آمد. خیام حدود 20 سال بعد در شهر نیشابور و.حسن صباح نیز هم در حدود 17 سال بعد از خیام  در قم متولد شدند. بنابراین هنگامی که حسن صباح د رکوچه های قم بازی میکرد خیام سومین دهه زندگی خود راد می گذراند و خواجه نظام الملک نیز  مردی جا افتاده در حوالی پنجاه سالگی به سر میبرد لذا تصور این عهد کودکانه میان این سه نفر معقول نیست.

 حالات  حسن صباح، رنگ  سیاه لباس و پرچم او بیننده را به یاد داعشیان می‌اندازد، گویی افراد حسن صباح پدران تروریست‌های تکفیری امروزی هستند.  فیلمساز همچنین  حداکثر  تلاش خود برای بدنام کردن عقاید شیعه به ویژه مقوله ولایت، مهدویت، غیبت، انتظار و ظهور منجی را از طریق جانمایی این عقاید در گفتار وعملکرد حسن صباح و به شکست کشاندن این عقاید در طول داستان داشته است.

بزرگ نمایی در  نشان دادن ترورهای حسن صباح و کشاندن عملیات تروریستی حشاشین  به قتل مردان و زنن عادی کوچه وبازار  و ایجادرعب در مردم عادی که خلاف واقعیت تاریخی است تلاش دیگری برای شبیه نمایش دادن حشاشین و گروه های جهادی وتکفیری نظیر داعش است. این در حالی است که به شهادت متون تاریخی،  برخلاف چیزی که از سریال بر می اید، در طول ۳۴ سال حکومت حسن صباح، کمتر از ۵۰ ترور توسط این گروه انجام شد که تمام ترور شدگان از رهبران شاخص و دشمنان اصلی و تاثیرگذار اسماعیلیان بودند نه مردم عادی.

سازندگان علاوه بر نکات بالا، در نمایش برخی رفتارهای حشاشین اشتباهات دیگری هم دارند از جمله اینکه در طول سریال، شیوه نمازگزاری حشاشین شبیه اهل سنت نشان داده می شود. در حالی که  فرقه  نزاری‌ از شاخه های  شیعه بوده و نماز را به شیوه شیعیان برپا می کردند.

برخلاف آنچه در سریال می بینیم به گزارش منابع تاریخی اسماعیلیه، حسن صباح  اهل عبادت. تمام عمر از قلعه خارج نشد. به قدری او چون مخالف خلافت عباسی بود علی القاعده لباس سیاه که شعار عباسیون بود استفاده نمی­کرد  اما در سریال ، او  همیشه لباس سیاه  می پوشد و پیروان او  با پرچم و لباس سیاه  نمایش داده می شوند تا با تکفیری های معاصر و دعشیان شبیه سازی شوند.

داستان خودکشی سرباز اسماعیلی و انداختن خود  از بالای قلعه مربوط به  ملاقات شیخ الجبل،  رهبر اسماعیله شام در مقابل سفیر صلیبیان بوده و ربطی به  حسن صباح ندارد.

برخلاف روایت سریال، طبق منابع تاریخی حسن  صباح هیچکاه از قلعه بیرون نرفت. او اهل زهد، رعایت شریعت و علاقه مند به مطالعه و تبلیغ دین بوده و ربط دادن او به ساحری و اجنه  و شیاطین  ب اسناد تاریخی قابل اثبات نیست بلکه خلاف آن قابل اثبات تر است. منابع تاریخی وی را مقید به شریعت  دانسته اند تاجایی بود که فرزندخود را به جرم نوشیدن شراب مجازات کرد.

اولین گزارش درباره اباحه گری اسماعیلیان و رفتارهای غیر شرعی نظیر خوردن  گوشت خوک و زنای  با محارم در گزارش برارد لوئیس .به امپراطور روم 571 ق بود که بعد از او در سفرنامه مارکوپولو نیز  تکرار شد  که احتمالا چیزی جز واگویی اتهام مخالفان نبوده است. در طول تاریخ اسلام، اباحه گری  شرابخواری و زنای با محارم به کرات در مجادلات فرقه های مختلف بر علیه دیگری استفاده می شده است. بعید نیست این اتهام که اولین بار در گزارش برنارد لوئیس به امپراطور روم در سال 571 ق آمده و دیگران از او نقل کرده اند، ریشه در رقابتهای میان فرقه ها بوده باشد

سریال حشاشین علاوه بر اشتباهاتی که در پردازش شخصیتها ( حسن صباح، همسرش، زید بن سیحون، بزرگ امید رودباری و...) و دروغهایی که به ایشان نسبت می دهد، از لحاظ تلفظ اسامی نیز عمدا یا سهوا راه خطایی پی گرفته است به گونه ای که اسامی برخی از شخصیتها در طول سریال همواره به  اشتباه تلفظ می شود مثلاً  کیابُزُرگ امید  رودباری ، جانشین حسن صباح که در سریال با نام بَرزَک بن عُمیَد خوانده می شود.

در سریال حشاشین ، حسن صباح در اواخر عمر گوشه نشین می شود و با دسیسه معاون خود یعنی کیابزرگ امید رودباری چنین وانمود می شود که در غیبت به سر می برد. به نظر می رسد این شکل از توصیف، با  توجه به اینکه اسماعیلیان از انشعابات شیعه هستند،  برای زیر سوال بردن فلسفه غیبت و انتظار در شیعه امامیه است ( دقت داشته باشیم که در جهان معاصر در کنار جریانهای تکفیری و اسلام سیاسی اهل سنت، جمهوری اسلامی نیز نسخه شیعی اسلام سیاسی را ارائه کرده است ) .

آخرین ضربه اعتقادی فیلمساز  به  فرقه اسماعیلیه ( ودر حقیقت به  شیعه امامیه)  مبتلا شدن  حسن صباح در اواخر عمر خود  به جنون و فراموشی است. بنا به روایت سریال، حسن صباح  علاوه بر فراموشی حوادث و اشخاص (حتی دختر خود را تشخیص نمی دهد) حتی د رهویت خویشتن نیز دچار توهم می شود. این موضوع تعریض و کنایه ای است به شیعه امامی که به نظر فیلمساز عقایدشان ( امامت، غیبت، ظهور، حکومت جهانی و...) بی هویت و بی ریشه هستند. این در حالی است که اعتقاد به ظهور منجی موعود ( مهدی) از عقاید مشترک همه فرق اسلامی است.

به نظر میرسد تهیه کنندگان این  سریال با یک تیر قصد زدن  چند نشان را در سر داشته اند هم  با اارائه یک داستان تاریخی عشقی جنگی به جذب مخاطب بپردازند و هم اسلام سیاسی مبارزاتی و جریانهای تکفیری عربی سنی را محکوم کند و هم دیدگاه اسلام سیاسی شیعه معاصر  را ( با انتخاب ایران به عنوان سرزمین وقوع داستان)  زیرسوال ببرد.

هرچند راقم این سطور و افرادی نظیر او مطالبی در نقد سریال منتشر کرده اند اما به نظر می رسد، پاسخ یک کار هنری، یک کار هنری در قد و قامت همان است. اگر قرار است پاسخ ونقدی جدی به این سریال ارائه شود باید منتظر  تلاشی  هنری از جنس فیلم و سریال باشیم که مسئولیت انجام آن بر عهده هنرمندان و مسئولان وزارت ارشاد و رسانه ملی است.

 

 

  • حسین رهنمائی

هفته اخیر جامعه به سبب مرگ مهسا امینی (که پس از دستگیری توسط گشت ارشاد در مقر پلیس دچار ایست قلبی و نهایتا مرگ شده بود ) ملتهب شد. موجی از نارضایتی و خشم در جامعه طنین افکن شد و صدا اندیشمند از جناح های مختلف این اتفاق را محکوم کردند.مهسا امینی و پس از چند روز در بیمارستان جان سپرد.

روزهای اخیر ذهن اغلب مردم به اینکه مهسا چگونه کشته شد معطوف بود و رسانه ملی نیز با ارائه فیلم حضور او در سالن ارشاد سعی در پاسخ دادن به این سوالات داشت  در حالی که به نظر من سوال اصلی چیز دیگری بود. مهم تر از این که مهسا امینی بخاطر ضربه به سر یا بیماری قلبی زمینه ای یا استراس زیاد  یا فشار روحی یا کتک حوردن به این سرنوشت دچار شد یا نه پاسخ به این سوال است که چرا کار به اینجا کشیده شد؟ چه عواملی باعث میشود پلیس کشور با جوانان این کشور اینگونه مقابل هم بایستند

پلیس باید عامل امنیت و آرامش خاطر شهروندان باشد. وقتی در خیابان او را ببینند  باید خیال شهروندان راحت بشه 
متاسفانه سیاست های فرهنگی غلط باعث شده تا الان دختران ما از دیدن پلیس در خیابان به هراس افتند که مبادا به سرنوشت مهسا امینی دچار شوند. اکنون حضور دختران در جامعه همراه با  دلهره و اضطراب مادرانی می شود که دلواپسانه از خود می پرسند:  آیا دختر من  سالم به خانه بازخواهد گشت یا دچار  سرنوشتی شبیه مهسا امینی خواهد شد؟


مهسا امینی قربانی ضربه به سر یا کتک خوردن در ون گشت ارشاد نیست. بلکه قربانی روش های غلط آموزشهای فرهنگی ما(که نتوانست او را مجاب به پوشش اسلامی کند)، نبود بسترهای لازم برای زندگی دینی در جامعه   و همچنین سیاستهای نادرست مدیریت اجتماعی ( که به جای اصلاح ریشه و ساقه ها، در فکر اصلاح نتایج است)  شد .
حجاب فرمان قران و  یکی از مولفه های  هویت زنان مسلمان است. کسی در این شک ندارد. اما  برای جاری شدن حجاب  در جامعه باید هویت و ذهنیت زنان و مردان جامعه  را با  این مقوله دوست و  آشنا کرد تا میل به اجرای این فرمان از درون وجود آنها ریشه زند و باعث بروز رفتار درست در جامعه گردد. 
چنین فرایندی نیاز به برنامه ریزی آموزشی از دوران دبستان و پیش دبستان دارد ( منظورم این نیست که کودکان را به زور چادری کنند،( برداشت غلط نکنید)....منظورم اینه که آموزش های هویت ساز مثل روحیه جمعی داشتن، انضباط اجتماعی، قانون مداری، احترام به بزرگتر، نظم شخصی، چگونگی ارتباط با دیگران، اعتماد به نفس، منطقی فکر کردن ، رعایت حقوق دیگران، فرهنگ کار و تلاش،فرهنگ مطالعه،و....که پوشش مناسب هم یکی از این هاست از دوران کودکی باید آغاز بشه)
متاسفانه متولیان فرهنگی نظام به جای هویت سازی درست در نظام آموزشی آن هم با شیوه شیرین و مهربانانه ، سُرنا را از سر گشاد آن دمیده اند  و به برخوردبا نتایج سیاستهای فرهنگی آموزشی نادرست گذشته می پردازند. سیاستهایی که از ذهن خود آنها تراوید و با دست خود آنها اجرایی گشت.
اجرای برنامه های هویت ساز به صورت پازلی انجام می شود. مثلا اگر قرار است افراد جامعه به قوانین ترافیکی مقید بشوند علاوه بر هویت سازی در دوران کودکی و نوجوانی، باید  عرض وطول جاده ها و خیابانها، چراغ های سر چهار راه ها، خط کشی خیابانها،حضور به موقع پلیس در مکانهای لازم، آسفالت مناسب، جدول کشی درست، آموزش صحیح رانندگی و آزمون های منطقی برای دادن گواهینامه، وجود کانال  رادیو یی برای اخبار ترافیکی و...دهها عامل دیگر باشند تا بتوان از شهروندان انتظار رفتار درست در  خیابان را داشت.
مقوله حجاب هم همین گونه است. متاسفانه در جامعه ما بخش قابل توجهی از مردم  زیر خط فقر هستند، بی عدالتی ، احجاف و ظلم و اختلاف طبقاتی بیداد میکند، امکان ازدواج تبدیل به رویا شده، جذابیت های دیداری (قیافه و مد لباس و بدن ) جای جذابیتهای علمی و فنی را گرفته، داشتن پارتی یا پدر متنفذ و پولدار از  داشتن سواد و تخصص و هنر  کارساز تر شده،  بسیاری از جوانان آن شغل مناسب ندارند و به هزار دلیل  امکان مدیریت غرایز به صورت صحیح و قانونی مهیا نیست .....در چنین جامعه ای انتظار تقید جوانان به حجاب، نماز، روزه، مراسم مذهبی و...بی فایده است.
تا فرصت باقی است فکری باید کرد

  • حسین رهنمائی

بعد از مدتها،12 مرد خشمگین (      12 Angry Men  ) لذت دیدن یک فیلم خوب را برایم تکرار کرد

 

 

12 مرد خشمگین


تقریبا تمام ماجرای این فیلم  سیاه وسفید که در سال  1957 ساخته شده است در یک اتاق و با گفتگوی 12 نفر می گذرد. این که یک فیلم بتواند صرفا با گفتگوی چند نفر آنچنان ماهرانه اجرا شود که یک ساعت و 40 دقیقه بیننده را میخکوب خود کند هنر زیادی میخواهد.
در این گفتگو، 12 عضو هیئت منصفه درباره گناهکار یا گناهکار نبودن یک متهم بحث میکنند. گرچه در آغاز همه به جز یک نفر به گناهکاری متهم باور داشتند اندک اندک طی بحثی که با او و بین خود دارند در باور خود شک میکنند و نهایتا همه بر بی گناهی متهم رای میدهند. جالب اینجاست که نفر اول در ابتدای جلسه میگوید : «نمی دانم که گناهکار است و دلیلی هم بر بی گناهی او ندارم»، او تنها می‌خواهد مسئولیت پذیر باشد و برای یافتن حقیقت تمام تلاش خود را بکند و اگر قرار است کسی اعدام شود حداقل یکساعت درباره او گفتگو شود (بعد انسانی داستان).او با همین عقیده  چراغ راه  را برای دیگران روشن می‌سازد. و اندک اندک دیگران در دلایلی که در دادگاه ارائه شده بود شک میکنند.حل معماها و شک در دلایل همه کار نفر اول نیست بلکه این فرایند به  صورت دیالکتیکی  پیش میرود و افراد دیگری که در اتاق حضور دارند هریک به تناسب نگاه خود در بخشی از دلایل گناهکاری متهم ایجاد تردید میکنند. و در طول این فرایند که در اتاقی گرم و هوای شرجی اتفاق می افتد ( که کنایه ای از سختی قضاوت شاید باشد ) بارها عصبی می شوند.

مهمترین نقش در فرایند تغییر نظر این گروه را همان کسی داراست که اول بار جرئت کرد شک تردید خود را اعلام کند و نظر خود را در مقابل اکثریت مطلق شجاعانه بگوید. دلیل او نه یک قاعده فلسفی و منطقی بلکه یک دلیل اخلاقی و روانی است. او  حاضر نیست به راحتی یک متهم را (حتی اگر گناهکار باشد ) بدون حداقل یک ساعت حرف زدن به طناب دار بسپارد. او به سبب همین روحیه اخلاقی و همین شجاعتی که دارد  اولین حامی از 11 نفر دیگر را مییابد و در طی بحث به تدریج افرد دیگر هم به او می پیوندند.
احساس همزاد پنداری فردی که در محلات فقیر نشین وجرم خیز ( همانند متهم ) بزرگ شده است باعث تغییر نظر او می شود و با شروع بارش باران اندک اندک نفراتی که نظرشان عوض می شود بیشتر می شود. 

اصلی ترین مدافع گناهکاری متهم پدری است که فرزندش از قماش همان متهم است . فرزند او پس از دعوا و کتک زدن پدرش خانه را ترک کرده و گویا حس انتقام از امثال پسرش وی را تا آخر فیلم بر نظریه گناهکار بودن متهم پایدار نگاه می دارد. اما او هم زمانی که  متوجه نقش  احساسات عاطفی خود  در لجبازی با جمع و اصرار بر گناهکاری متهم می شود نظر ش را عوض میکند.

معرفت شناسان در تعریف معرفت آن را «باور صادق موجه» تعریف کرده اند. در این فیلم، ویژگی سوم ( توجیه دار بودن یک باور) به مناقشه گذاشته می شود، تاثیرات روانی بر پذیرش و انکار یک واقعیت مرور می شود و  نقش ظن و گمان در حصول باورهای عامه و نشستن آن به یقین در زندگی روزمره به نقد کشیده میشود و خطر قضاوت بر اساس ظن وگمان گوشزد می شود.

این فیلم همچنین  ارزش شک و تردید نسبت به باورهای قبلی را نمایان و حتی بزرگنمایی می کند نکته ای که در بیان بسیاری از محققین آمده است.به قول شهید مطهری: شک ممر خوبی است هرچند مقر خوبی نیست.

فیلم در انتها با تغییر نظر همه افراد و رای به بی گناهی متهم تمام می شود. افراد جلسه در هوای پاک ومفرح پس از باران از یکدیگر جدا می شوند و در خیابانهای شهر ناپدید می شوند 
دیدن این فیلم قدیمی که احتمالا در خاطرات پدربزرگهای ما مانده باشد را به همه دانشجویان، به ویژه آنها که به بحثهای  فلسفی، الهیاتی و کلامی مشغولند یا به بحث های معرفت شناسی، فلسفه ذهن و منطق  علاقه دارند توصیه می نمایم.

  • حسین رهنمائی

چند نکته درباره « تجربه نزدیک مرگ»تجربه نزدیک به مرگ[1] (NDE) یک تجربه شخصی عمیق مرتبط با مرگ یا  آستانه مرگ است که به اعتقاد محققان ویژگی های مشابهی دارند.وقتی مثبت باشد، چنین تجربیاتی ممکن است شامل انواع احساسات از جمله جدا شدن از بدن، احساس شناور بودن، آرامش کامل، امنیت، گرما، تجربه انحلال مطلق و حضور نور باشد. در صورت منفی بودن، چنین تجربیاتی ممکن است شامل احساس ناراحتی و پریشانی باشد.[2]این اصطلاح  اولین بار توسط جان سی لیلی در سال 1972 استفاده شد.[3]

پخش برنامه  مستند « زندگی پس از زندگی» از شبکه 4 در ایام ماه مبارک رمضان توجه عمومی را به این موضوع بیش از پیش نمود و باعث طرح سوالات جدیدی در این رابطه گردید. در نوشتار حاضر بر آنم تا تحلیل کوتاهی در مورد این موضوع ارائه نمایم و اذعان دارم که مطالب ارائه شده یک تحلیل ناتمام است و برای تکمیل و وصول به نتیجه بهتر راه درازی در پیش دارد با این حال روا ندانستم که به این بهانه پاسخ بسیاری از عزیزان دانشجو را بدون جواب بگذارم.

 

  • حسین رهنمائی

 

 

اخیراً  مینی سریال جذابی از کره جنوبی  با عنوان « بازی مرکب» ( Squid Game) که توسط «دونگ هیوک»  نوشته و کارگردانی شده است توانسته است نظر مخاطبان را در کشورهای مختلف به خود جلب نموده و ملیون ها نفر بیننده را در  کشورهای مختلف به پای نمایشگرها بنشاند.

خلاصه داستان:

گروهی متشکل از ۴۵۶ نفر با تجربیات متفاوت به دلیل تنگناهایی که در زندگی دارند حاضر به شرکت در مسابقه ای  مرگبار می شوند که اگرچه مراحل آن به صورت بازی های بچگانه است اما به شدت جدی و با خشونت اجرا  می شود. کوچکترین اشتباه هر شرکت کننده در ه رمحله منجر به حذف و مرگ او می شود. جایزه برنده  مسابقه مبلغ  ۴۵٫۶ میلیارد وون (۳۸٫۷ میلیون دلار) است و رقم درشت این جایزه  افراد را وامی دارد که علیرغم مرگبار بودن مسابقه و امکان ترک آن همچنان به مسابقه ادامه دهند و  از ترک آن صرفنظر کنند.

این  داستان کنایه و حکایتی از جامعهٔ سرمایه‌داری مدرن است که تمایل به رفاه بالاتر  و پرکردن جیب چشم و گوش انسان ها  آن چنان را پر کرده که  برای پیروزی  حتی حاضر به حذف نزدیکترین افراد  به خود نظیر دوست، همسایه و حتی همسر خود می شوند. این همان ظلم فاحشی است که انسان ها برای گذران زندگی خود جاضر به انجام آن هستند و با  کلاهبرداری و سوء استفاده استثمارگرایانه انسان های دیگر را به خاک سیاه مینشانند تا خود در کاخ زندگی مرفه را تجربه کنند. در واقع  این  بازتابی از  بی‌عدالتی اجتماعی در جوامع سرمایه‌داری معاصر است که با نقاب برابری و دموکراسی سعی در توجیه  خود و ظاهر الصلاح نمایاندن خود دارد.

 در ظاهر  ورود به این مسابقه به انتخاب بازی کنندگان (آزادی) و ادامه آن بسته به رای اکثریت (دموکراسی) است اما در ورای این آزادی و دموکراسی یک جبر سخت  و دیکتاتوری شدید که تا  عمق ذهن شرکت کنندگان نفوذ کرده و در تلاش برای مدیریت ذهن آنها است  نهفته است. زنگی واقعی شرکت کنندگان به قدری سخت است که آنها  می دانند که خروج از بازی بهتر از مرگ در حین بازی نیست زیرا در هر دو صورت بازنده اند.لذا چاره ای جز انتخاب بازی و شرکت در آن  ندارند واین جبری است که سیستم سرمایه داری در قالب آزادی و دموکراسی برای بشریت به ارمغان آورده  است.

 شرکت کنندگان  از اصناف مختلف از قبیل  معتاد به قمار، سرمایه‌گذار ورشکسته ، فراری از کرهٔ شمالی، لات  چاقو کش، زن بدکار ، پزشک بدهکار ، کارگر مهاجر و حتی کشیش  تشکیل می شده اند. گویی نویسنده می خواهد شمول سرنوشت شوم همه اصناف  انسان در جوامع سرمایه داری مدرن را به تصویر بکشاند.

تمام بازی خونباری که شرکت کنندگان در حال گذران آنند توسط عده ای از ثروتمندان که سرمایه این بازی را تامین کرده اند در حال تماشا شدن است و حتی یکی از آنها که ظاهراً رئیس اصلی است برای لذت بیشتر شخصاً در مسابقه به عنوان  یک پیرمرد بی پناه که از بیماری آلزایمر رنج می برد  شرکت کرده است. تماشاگران انسان ها را همانند خروس های جنگی به جان هم می اندازند و از درگیری، رقابت و  کشته شدن آنها لذت می برند و همانند اسب های مسابقه درباره برد وباخت آنها شرط بندی میکنند.

 

کشته شدن دهها نفر در اولین مرحله بازی  به همه می فهماند که این بازی به شدت جدی است و کوچکترین اشتباهی منجر به مرگ و حذف از مسابقه و محرومیت از جایزه بزرگ آن می شود.  سختی بازی باعث می شود تا افراد اندک اندک مایل به  تشکیل گروه  و کمک به یکدیگر برای پیروزی بشوند  اما در اثنای کار متوجه می شوند که با کشته شدن هر فرد جایزه او به مبلغ اصلی افزوده می شود بدین ترتیب از بین رفتن دیگران تبدیل به یک امر مطلوب برای یقیه می شود . کم کم صمیمت ها  جای خود را به کینه و دشمنی و رقابت های کشنده می دهد. تا جایی که   حاضر به حذف نزدیکترین افراد  به خود نظیر دوست ، همکار قدیمی و حتی همسر خود میشوند و این اوج رذالت انسان در نظام سرمایه داری را نشان می دهد. باری ، جایی که پول حرف اول و آخر را می زند اخلاق و معنویت به یک شوخی تبدیل می شود.

برگزار کنندگان مسابقه حداکثر تلاش خود را برای رعایت تساوی  میان   بازی کننان و احترام به رای آنها به خرج می دهند اما این تساوی و دموکراسی نمی تواند زشتی نگاه تحقیر آمیز و استثمارگرایانه  آنها به دیگران را  بپوشاند.در واقع  مساوات و دموکراسی وسیله ای هستند که  بازی را میهج تر و لذت دیدن آن را بیشتر  می کند و جدان ستمگران را آسوده می کند  

 

از جمله نکات جالب این داستان آن است که برنده  نهایی مسابقه از جمله افرادی است که در مراحل مختلف نسبت به بقیه به ارزشهای انسانی وفادار تر است ( هر چند او هم در برخی مراحل مرتکب بی اخلاقی هایی شد) . به نظر می رسد نویسنده علیرغم  نگاه بدبینانه ای که به نظام سرمایه داری حاکم بر جهان دارد همچنان به پیروزی اخلاق و انسانیت امیدوار است. زیرا نظام سرمایه داری با تمام ابزارهای رسانه ای، پول و قدرتی که دارد ذات همه انسان ها را نمی تواند بالتمامه تسخیر نماید.

 

  • حسین رهنمائی

 

 

 

لیله الرغائبلإ اولین شب جمعه از ماه رجب است که اخیراً به اشتباه شب آرزو ها و برآورده شدن حاجات تعبیر می شود و پیام هایی با مضمون دعا و خواندن نماز خاص در رسانه های مجازی  دست به دست می گردد. متاسفانه این مراسم از جمله مراسم عبادی بی ریشه ای است که در میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی به عنوان یک عمل مستحب مرسوم شده است.

برخی از دانشمندان سنی مذهب از جمله ابن جوزی(م597)  و ابن تْیمیه[1]آن را از حیث سندی و متنی مورد نقدقرار داده و از جمله روایات نادرست وجعلی برشمرده و ادعا کردند که اصل خبر در هیچ کتاب معتبری یافت نمی شود[2]و این گونه نماز های نامعتبر ساخته دست امام جماعت­های نادانی است که در پی ریاست و جمع کردن هوادار دور خود هستند.[3] برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت نظیر شربینی،[4] و نووی[5]این نماز را بدعتی مذموم و قبیح بر شمرده­اند.

پیشینه این خبر در منابع شیعی به سیدبن طاووس(م664ق) که بدون ذکر سند و با توجه به ضعف  سندی آن صرفاً از باب احتیاط آن را نقل کرده تا ثوابی از دست نرود.[6]علامه حلی(م۷۲۶ق‌) نیز به محتوای این حدیث اعتماد کرده به آن اجازه داده و به تاسی از او  برخی محدثان و فقهیان همچون علامه مجلسی در بحار الانوار آن را نقل نموده اندلبته در زاد المعاد با اشاره به ضعف سندی از توصیه آن خودداری نموده است[7]). گروهی نیز با اعتماد به سید بن طاووس و علامه حلی به استحباب این نماز و مراسم این شب رأی داده اند[8].گویا خاستگاه این گونه احتیاط­ها «اصل تسامح در ادله سنن» است، که به راحتی هر خبری در مقام عمل پذیرفته می­­شود غافل از آنکه این گونه توصیه های دینی به مرور زمان خورده فرهنگ هایی بدل می شوند که در کنار یکدیگر انبوهی از خرافات و جعلیات را در جامعه دینی تشکیل می دهند و به مرور نفوذ برخی از آنها تا حدی می شود که رفع یا اصلاح آن از عهده هیچ مصلحی بر نمی آید.

 اصولاَ همیشه یک پای رواج خرافات بی دقتی عالمان یا شبه عالمانی است که محل رجوع مردم در امور دینی هستند. اگر آنها هنگام نقل احادیث و بیان توصیه های دینی به هر مصلحتی و با هر بهانه ای از احادیث ضعیف السند بهره نمی گرفتند امروز درگیر بخش زیادی از جعلیات وخرافات نمی بودیم.

در خصوص موضوع لیلة الرغائب برخی ازدانشمندان متاخر همچون  فاضل لنکرانی[9] امینی، تستری، سبحانی و میلانی هریک به نوعی عامی بودن و حتی ساختگی بودن این حدیث را گوشزده کرده ­اند.[10]

 

 

[1] . ابن تیمیه، الفتاوی الکبری، ج2، ص262 و ج5، ص344 و عجلونی، کشف الخفاء، ج2، ص410.

[2] . ابن جوزی، الموضوعات، ج2، ص125. شرح حال او را بنگرید: ابن جوزی، المنتظم، ج15، ص161.

[3] . ابن جوزی، الموضوعات، ج2، ص129.

[4] . شربینی، الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع، ج1، ص108 و ملییاری هندی(م987)، فتح المعین، ج1، ص312. 

[5] . نووی، شرح صحیح مسلم، ج۸، ص۲۰.

[6] . ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج3، ص189.

[7]. مجلسی، بحار الانوار، ج95، ص395-396 و همو، زاد المعاد، ص42.

[8]. رک: مجلسی، بحار الانوار، ج95، ص395-397 و نیز ج104، ص125؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج8، ص98؛ قمی، مفاتیح الجنان، ص138 و بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج7، ص379.

[9] . فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ج۲، ص۱۷۲.

[10]. امینی، الغدیر، ج5، ص245؛ همو، الوضاعون و احادیثهم، ص228؛ تستری، النجعة فی شرح اللمعه، ج3، ص103؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ج7، ص116 و میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة فی معرفة الامامه، ج3، ص303.

  • حسین رهنمائی

 


اصل این که  فرشته (در فارسی) و  ملائکه (در عربی) چه نوع موجودی هستند خیلی واضح نیست. مهم ترین مشکل ما در دسترس نبودن فرشتگان از حواس ماست که باعث نقصان اطلاعات ما شده است. و تنها مسیر آشنایی با ایشان را در منابع دینی( آیات  و  روایت) محصور کرده است که البته تعداد آیات و روایات در این زمینه کم نیست.مطالعه آیات قران حاکی از آن است که فرشتگان اصناف ودرجات گوناگونی دارند. بعضی از آنها مانند جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل، از ملائکه مقرب درگاه الهی هستند  و بعضی در درجات پائین‌تری قرار دارند و هر یک وظیفه خاصی برعهده دارند. بعضی از آنها امین وحی پروردگار به سوی پیامبران  و برخی نگهبانان بندگان خدا و برخی دربان بهشت اویند."( نهج البلاغه، خ 1). آنها  به امر الهی در امورات مختلف هستی دخالت دارند از جمله : یاری مومنین (انفال،9)؛  پیام رسانی و رسالت (فاطر،1)، حمل تابوت موسی؛بشارت به مومنین پر استقامت(فصلت، 30)، لعنت بر بدکاران؛ گرفتن جان انسان ها(نحل،28)،؛عذاب بدکاران در قیامت(تحریم،6)، یاری اولیاء خدا (تحریم،2)، استقبال از بهشتیان و خدمت به ایشان (رعد،23) استغفار برای مومنین(انبیا، 28)یکی از  مهم ترین کار فعالیت های فرشتگان تسبیح وتقدیس پروردگار (بقره،30) است. این همان کاری است که در گفتگوی فرشتگان با خدا درمورد خلقت آدم بدان اشاره  شد.

  • حسین رهنمائی

مقالات یا کامنت هایی که  اغلب در ایام میلاد حضرت فاطمه (س) ( که در ایران به نام  روز بزرگداشت مقام زن  و مادر )  منتشر می شود معمولا در حال هوای همسر و مقام زن در اسلام و ارزش مقام مادر  است اما برعکس در کامنت و یادداشتهایی که به مناسبت در 8 مارس( روز جهانی زنان) منتشر می شود عموماً ماهیت اعتراضی، برابری طلبانه و حتی تهاجمی هستند.در بسیاری از این مقالات نگاه مردسالارانه حاکم بر جوامع مختلف مورد نقد قرار می گیرد.



در کشورهای اسلامی  به ویژه ایران، 8 مارس به عنوان  فرصتی برای اعتراض به کم توجهی مجاری قانونی و دستگاه های اجرایی، متن جامعه و حتی خود زنان به شأن و حقوق زن تلقی می شود. در این میان به طور ویژه پاره ای احکام شرعی یا قوانین دولتی که به زعم معترضان محدود کننده حق زنان است هدف نقد واعتراض واقع می شود.

  • حسین رهنمائی



کیش گردانی یا  تبدیل و انتقال از یک دین  به دینی دیگر ،از دیرباز در همه ادیان وجود داشته است. در طول تاریخ همواره   ادیان جدید از میان پیروان ادیان پیشین یارگیری کرده­اند واین به معنی رواج این پدیده در طول تاریخ ادیان است.علت انتقال یک فرد به دین دیگر یکی از امور زیر می تواند باشد:

تحقیق

تحقیق ومطالعه و اطلاع از وجود ایرادات و نکات منفی در دین مبدأ که گاه همراه با  اطلاع از مزایای و نکات مثبت دین مقصد می­شود  و زمینه را برای ترک دین مبدأ و ورود به دین جدید فراهم می سازد.

  • حسین رهنمائی

آخرین نگاشته های این جانب را در کانال شخصی ام مطالعه کنید



آدرس کانال: 

Rahnamaeei@

  • حسین رهنمائی


بر اساس آمار منتشره تعداد امامزادگان در ایران در اوایل انقلاب اسلامی 1500مقبره بود. این رقم تا سالهای اخیر به حدود  11 هزار امامزاده وبقعه مقدس رسیده است. این بدان معناست که طی سال‌های پس از انقلاب  به‌طور میانگین، سالانه تعداد ۳۰۰ امامزاده وبقعه  جدید در ایران مورد شناسایی وثبت قرار گرفته‌است.. بنا به گزارش های رسمی  بالغ بر ۸۰۰۰ عدد از این امامزاده‌ها فاقد سند و شجره‌نامه هستند. بنابراین حدود  3000 امامزاده  با سند و  شجره نامه و 8000 امامزاده مشکوک السند در ایران داریم.




  • حسین رهنمائی


اخیراً با مطلب مضحکی روبرو شدم که در ظاهر با عنوان معجزه علمی حضرت علی(ع)  و در باطن به قصد تخریب آن حضرت در فضای مجازی  دست به دست می شود.خلاصه متن از این قرار است :


👺در یکی از معروفترین دانشگاه های جانور شناسی در هند تحقیقی درباره  بر نحوه جفت گیری طاووس  انجام شد.روزها گذشت و یک روز طاووس  ماده بدون انجام جفت گیری  تخم گذاشت. همگان در تعجب بودند . مسئولین و دانشجویان  که به شگفت آمده بودند تصمیم گرفتند با دوربینهای پیشرفته این دو طاووس را کنترل کنند . شصت و یک روز گذشت ... هیچ جفت گیری مشاهده نشد ... ولی باز هم طاووس ماده تخم گذاشت . این آزمایش چند بار تکرار می شود. بعد از یک سال جوانی از دانشجویان که اهل بلژیک بوده به تیم تحقیق میگوید . جواب معما در نهج البلاغه علی ابن ابی طالب نوشته شده  در این خطبه امام علی می گوید: طاووس ماده پرهای خود را باز میکند و طاووس نر از عظمت الهی اشک از چشمانش جاری شده . طاووس ماده نزدیک نر میگردد و یک قطره از اشک او میخورد و باردار میگردد و پس از شصت و یک روز تخم گذاری میکند . تیم تحقیقات فیلمهارو لحظه به لحظه چک میکنند و این واقعیت را میپذیرند و پی به عظمت حضرت علی می برند.👺



💡روشنگری:

این  در حالی است که در خطبه طاووس نهج البلاغه  جفتگیری طاووس همانند سایر پرندگان و حیوانات دانسته شده  است .متن خطبه این چنین است:

َ یَمِیسُ بِزَیَفَانِهِ یُفْضِی کَإِفْضَاءِالدِّیَکَةِ وَ یَؤُرُّ بِمَلَاقِحِهِ أَرَّ الْفُحُولِ الْمُغْتَلِمَةِ لِلضِّرَابِ أُحِیلُکَ مِنْ ذَلِکَ عَلَى مُعَایَنَةٍ لَا کَمَنْ یُحِیلُ عَلَى ضَعِیفٍ إِسْنَادُهُ أُحِیلُکَ مِنْ ذَلِکَ عَلَى مُعَایَنَةٍ لَا کَمَنْ یُحِیلُ عَلَى ضَعِیفٍ إِسْنَادُه‏

👈🏽« طاووس به رنگش مى‏نازد، و به نازش مى‏خرامد. مانند خروس با ماده‏اش مباشرت مى‏کند، و براى جفت گیرى همچون شتران‏نر پر از شهوتى که براى جفت گیرى آمده‏اند با آلات تناسلى خود به او نزدیک مى‏گردد.. تو را در این زمینه به دیدن وضع طاووس حواله مى‏دهم، نه مانند کسى که اثبات مطلبى را به سندى ضعیف احاله مى‏دهد»


✳️ملاحظه می فرمائید که امام جفت گیری طاووس را مانند خروس وشتر می داند. نه آن گونه که در متن مذکور گفته شد.

 

✅نکته جالب این جاست که در ادامه خطبه، حضرت علی(ع)  توهم جاهلانه جفت گیری از طریق اشک چشم را رد می کند و می فرماید:

وَ لَوْ کَانَ کَزَعْمِ مَنْ یَزْعُمُ أَنَّهُ یُلْقِحُ بِدَمْعَةٍ تَسْفَحُهَا مَدَامِعُهُ فَتَقِفُ فِی ضَفَّتَیْ جُفُونِهِ وَ أَنَّ أُنْثَاهُ تَطْعَمُ ذَلِکَ ثُمَّ تَبِیضُ لَا مِنْ لِقَاحِ فَحْلٍ سِوَى الدَّمْعِ الْمُنْبَجِسِ لَمَا کَانَ ذَلِکَ بِأَعْجَبَ مِنْ مُطَاعَمَةِ الْغُرَابِ تَخَالُ قَصَبَهُ مَدَارِیَ مِنْ فِضَّةٍ 

«و اگر آنچه دیگران خیال مى‏کنند که آمیزش طاووس به آن است که اشکى از چشمهایش سرازیر مى‏شود و در اطراف پلکهایش جمع مى‏گردد و ماده آن اشک را به منقار بر مى‏دارد و مى‏خورد، سپس تخم گذارى مى‏کند، و نطفه نر بجز اشک بیرون آمده از چشم او نیست، این خیال بى‏پایه شگفت‏آورتر از این نمى‏باشد که مردم بر این گمانند که آمیزش کلاغ با قرار دادن منقار در منقار است.»


👈🏽شما را به مطالعه خطبه 165  نهج البلاغه ( خطبه طاووس) دعوت میکنم



  • حسین رهنمائی


🍎🍏هرروز سیب بخورید تا بیمار نشوید

⛹🏊🏽ورزش کنید تا سالم بمانید

📕📗با کتاب های گاج وقلمچی  در کنکور موفق شوید


روزانه  دهها جمله نظیر جملات بالا می بینیم  اما همه ما آدمهایی را سراغ داریم که :

سیب زیاد میخورند اما بیمارند🤒 ،

ورزش می کنند اما مشکلات جسمی دارند🤕

 کتاب های گاج و قلمچی را  خریده اند  اما در کنکور قبول نشدند😭😭.


واقعاً مشکل کجاست؟🤔🤔😎

آیا گویندگان جملات بالا که پزشک ومتخصص و حکیم  و کارشناس بوده اند  دروغگو هستند؟!!!😳😱

 یا انتظار ما از جملات بالا نامعقول و بیش از حد بوده است؟؟😏🤔


پاسخ:

 آ این جملات ونظایر آن  قیودو شروطی دارند که اغلب در جای دیگر ی گفته شده است یا آنقدر بدیهی اند که مخاطبان از آن اطلاع دارند.

اگر به پزشک مراجعه کنید خواهد گفت : اولاً سیب باید رسیده باشد؛ تمیز باشد، ناشتا خورده شود ....و ضمنا منظور از بیماری در این جمله بیماری های ناشی از کمبود ویتامین است نه همه بیماری ها 

اگر به کارشناس ورزش رجوع کنید، خواهد گفت: ورزش باید روزانه و مرتب باشد، بعد از نرمش باشد، متناسب با سن و وزن شماباشد، در محل مناسب ودر هوای سالم و زیر نظر مربی انجام شود و ضمنا منظور ما از سلامتی، سلامتی جسمی است نه همه سلامتی ها (مثلا سلامت روانی  یا اخلاقی )


معلمین کنکور هم به شما خواهند گفت که صرف خرید کتاب های گاج و قلمچی کافی نیست بلکه باید آنها را خواند وتمرین های آن را حل کنید تا در کنکور نتیجه خوبی بیاورید

می بینید که همه جملات بالا بدون رعایت شرایط  و قیود  واگر بدون جلوگیری از  آسیب ها و آفات عمل انجام شود نتیجه مورد نظر را به ارمغان نخواهند آورد  و حتی ممکن است  اثر معکوس هم داشته باشد( خوردن میوه آلوده ، ورزش در هوای ناسالم)  


🔑🛎نکته کلیدی


روایاتی که برای انجام یک عمل صالح(مثلاً: زیارت امام  حسین، اشک ریختن برای او، استغفار درشب قدر ، صدقه به فقیر ، نگاه صمیمی به  والدین ، دست کشیدن سر یتیم و....)ثواب های عجیب وغریب و سعادت آخرتی نقل کرده اند نیز از همین قبیلند.هر یک از این روایات قیود وشروط خاصی دارند که گوینده  (قران، پیامبر یا امام ) در همان جا  یا در جای دیگری به آن اشاره کرده است یا آنقدر بدیهی است که هر منصفی با کمی دقت خواهد دانست. متاسفانه بی توجهی  به شروط و قیود مذکور باعث بدفهمی و برداشتهای غلط می شود.

 مثلاً :

نماز از مهم ترین دستورات قران است و هزاران ثواب برای آن ذکر شده و آن را  عامل فلاح و رستگاری دانسته اند اما در همین قران می گوید وای بر نمازگزاری که  ریاکار است ویا به فکر طعام مساکین نباشد.

  قران پر از دستور به صدقه و پرداخت زکات  است اما در همین قران منت گذاشتن، ریاکاری و صحنه سازی، آزار دادن فقیر  را باعث حبط عمل دانسته است.

 در قران و روایات تاکید زیادی بر استغفار و تاثیر آن در بخشش گناهان آمده است. این در حالی است که امام علی در حدیث معروفی  استغفار را کافی نمی داند و برای آن  6 شرط بیان می کند که از جمله آنها پشیمانی واقعی، تصمیم بر ترک و جبران ضرر وزیان دیگران و حلالیت طلبی است.


 بدیهی است اشک و عزاداری برای امام جسین نیز شروط وقیود خود را دارد ( از جمله : معرفت به امام واهداف قیام، عمل به سفارشات امام ، تقلید از رفتار  ظلم ستیزانه وحق طلبانه او  و...) که بدون رعایت آنها منظور امامان درست فهمیده نمی شود و صرفا توجیهی برای فرار از مسئولیت آدمهای تنبل و بهانه ای برای توهین و بی ارزش خوانی فرهنگ دینی از سوی بدبینان خواهد بود.


Rahnamaeei@: آخرین مطالب از این نویسنده را در این کانال تلگرام بیابید

  • حسین رهنمائی

آیت الله خامنه ای  رهبر معظم  انقلاب در مراسم سی و نهمین  سالگرد رحلت امام خمینی با تشبیه نظام  جمهوری اسلامی به حکومت امام علی (ع) و مخالفان آن با  دشمنان امام علی(ع) ، مخالفان نظام را با همان دسته بندی سه گانه دشمنان امام علی(ع)  با عنوان ناکثین ، مارقین وقاسطین نام گذاری نمود. مقایسه نظام جمهوری اسلامی با حکومت امام معصوم به این معناست  که استانداردهای مطلوب رهبر انقلاب از نظامی که خود رهبر آن است تا چه حد بالاست واین که ایشان به کم قانع نیست و به حق انتظار دارد تا این نظام نمونه نزدیکی به حکومت عدل علی(ع) باشد.

این تشبیه را به فال نیک می گیرم و به بازخوانی ویژگی های مهم نظام حکومتی امام علی(ع) می پردازم تا ببینیم  آیا فقط دشمنان نظام شبیه دشمنان امام علی(ع) هستند یا ارکان اجرایی، سیاست ها، شیوه های مدیریتی، سبک زندگی دولتمردان و قوانین مصوب این نظام  نیز از همین ویژگی برخوردارند؟ وبه بیان دیگر می خواهم  ببینم همراهی بدنه نظام  و مسئولان اجرایی آن  با  ارزش ها ی مورد نظر امام علی تا چه حد بوده است؟؟ 

  • حسین رهنمائی

 

در یکی دو سال اخیر به کرات شنیده ایم که  حجت الاسلام پناهیان بر محوریت تشکیل حکومت و قدرت طلبی پیامبر(ان) تاکید ورزیده است. وی با جعلی خواندن حدیث تتمیم(  انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق)، انتشار آن از سوی جاعلان حدیث را با هدف سیاست زدایی از جامعه تلقی کرده است. پناهیان از این که مردم  ترویج اخلاق را  هدف پیامبر می دانند گله کرده است. او با سیاسی خواندن  تمام یا اغلب آیات قران تمام درگیری های انبیا را بر سر مسائل سیاسی دانسته است . وی کارفرهنگی بدون کوشش برای کسب قدرت و تشکیل حکومت را عبث و بی فایده می داند.

  • حسین رهنمائی


از دیرباز مطالب گوناگونی تحت عنوان توصیه پیامبر(ص) یا ائمه(ع) به خوردن میوه ،غذای خاص یا انجام کاری خاص برای سلامتی و درمان و ارتقاء سلامت در میان علاقمندان به فرهنگ دینی رواج داشته است. با ظهور پدیده اینترنت و به ویژه پس از رواج  نرم افزارهای ارتباطی که بروی گوش های تلفن همراه نصب می شوند، دامنه  انتشار، رجوع واستفاده  از این روایات بسیار بیشتر شده است. این گونه مطالب  تحت عنوان طب اسلامی، طب الائمه ، طب الصادق (ع) یا طب الرضا (ع) مشهور شده اند و گسترش آن در حدی است که عده ای با اعتقاد به وجود روش درمانی ویژه ؛مبتنی بر احادیث معصومین(ع)  به دنبال کشف حدود وثغور آن و حتی معرفی آن به عنوان جایگزین پزشکی جدید رفته اند.باید یادآور می شوم که «طب اسلامی » چیزی غیر از «طب سنتی» یا «طب گیاهی» یا «طب ایرانی» است. هریک از این اصطلاحات تعریف و مفهوم خاص خود را دارند که از خلط آنها با یکدیگر باید احتراز نمود.

  • حسین رهنمائی


س: می خواهم دین خود را عوض کنم؟ آیا اشکالی دارد؟

سوالاتی از این دست برای من تازه نیست. بعضی ها که احتمالاً  خاطرات و مشاهدات مطلوبی از احکام دین یا از رفتار دینداران نداشته اند به  تمنای رسیدن به وضعیتی مطلوب سودای خروج از اسلام را در سر می پروانند.

کار آنها شبیه کشتی نشینانی است که از چپ وراست شدن کشتی خود در میان امواج و ریزش آب در موقع طوفان و هوای شرجی دریا که گاه حالشان را منقلب می کند به تنگ آمده اند . از دور کشتی دیگری را می بینند که به آرامی در حال طی مسیر خویش است و تصور میکنند که مسافران  آن کشتی  اوضاع آرام و راحتی دارند. از این روی  هوای رفتن به کشتی دوم را در سر می پرورانند.

  • حسین رهنمائی

شمار قابل ملاحظه ای از دانشجویان در مراکز مختلف آموزشی در طول دوران تحصیل خود و به ویزه در  ایام امتحانات با تنش و اضطراب دست و پنجه نرم می کنند. اضطراب عواقب منفی زیادی دارد که یکی از مهمترین آنها تاثیرات منفی است که بر وضعیت تحصیلی دانشجو از خود بر جای می گذارد.

عوامل مختلفی می تواند در دانشـــجویان ایجاد تنش کند. که در این میان تکالیف و مسئولیتهای درسی و نگرانی آنها از قبولی یا عدم قبولی در امتحانات بسیار چشم گیر هستند. این چدیده به ویژه در میان دختران دانشجو بیش از پسران مشاهده می شود. تغییر شرایط زندگی( به ویژه برای ساکنان خوابگاه ها)  و مشکلات ارتباطی که برای دانشجویان رخ می دهد می تواند از مهمترین منابع ایجاد تنش  و اضطراب محسوب شود.

البته باید در نظر داشت که تنش به طور کلی آسیب زننده نیست بلکه حداقلی از آن در زندگی باعث افزایش تلاش انسان و جدیت وی  در پیگیری تکالیف زندگی اش می تواند باشد. اما وقتی  میزان زیاد آن روی عملکرد حافظه، خواب یا هر فعالیت دیگر اثر  منفی  می گذارد و به نوبه خود می تواند باعث تنش و اضطراب های جدید و مضاعفی در انسان باشد.علایم تنشی که در فرد می تواند منجر به بروز آسیب شوند فراوان هستند . برخی از رایج ترین اشکال آن  عبارتند از:

اضطراب، ترس، تحریک پذیری و زودرنجی، اختلالات تکلم مثل لکنت زبان، توسل به

رفتارهای تکانشی، احتمال مصرف الکل و مواد مخدر، از دست دادن اشتها یا پرخوری،

مشکل تمرکز، مشکلات حافظه، مشکل در مهارت حل مساله، عزت نفس پایین، ترس از

شکست، تعریق کف دست، افزایش ضربان قلب، مشکلات خواب، مشکلات گوارشی از

جمله تهوع، سردرد 

چه باید کرد؟

مشاوران تحصیلی برای کاهش اضطراب و تنش در دوران تحصیل و حتی در سایر مراحل زندگی انسان راه کارهایی ارائه نموده اند. بخش مهمی از این راه کارها به مساله خود مراقبتی باز می گردد. اولین فردی که برای رفع اضطراب می تواند به انسان کمک کند خود اوست .با استفاده از تکنیک های  خود مراقبتی تا حد قابل توجهی می توان از دامنه اضطراب  ها کاست. برخی از این تکنیک ها عبارتند از :

- ورزش وفعالیتهای بدنی به ویزه فعالیت های هوازی . (دست کم سه نوبت نیم ساعته در طول هفته)

- تغذیه سالم. در رژیم غذایی  باید میوه و سبزیجات، کربوهیدرات، پروتئین و سایر مواد لازم برای بدن گنجانده شود. گاهی اوقات دانشجویان به خاطر درگیری های زیاد کمتر به تغذیه خود توجه می کنند اما لازم است که تعادل انرژی مصرفی و دریافتی دانشجو حفظ شود. عدم توجه به تغذیه مناسب می تواند عواقب سوء زیادی بر سلامت جسمانی و روانی دانشجو داشته باشد. همچنین مصرف بیش از حد قند و کافئین ،الکل، سیگار و سایر مواد مخدر  موادی از این دست می تواند بسیار آسیب زا باشد.

-مهارت صحبت کردن با دیگران:اگر در اطراف خود دوست صمیمی و عاقلی دارید حتما قدر او را بدانید. .صحبت کردن درباره مشکلات با با افراد امین ، خوش فکر و خیرخواه  نقش به سزایی در کاهش و حل تنش ها دارد. حتی در مواقعی که دوست انسان نتواند کاری بکند نفس گفتگو کردن بر ارتقاء سلامت روحی انسان می تواند نقش داشته باشد. دنشجویان دختر ( و به طو رکلی بانوان )  از این مهارت بیش از مردان  استفاده می کنند

- استفاده از تکنیک های آرامبخش . شرکت در ورزش های آرامبخش نظیر تمرینات یوگا و یا انجام ریلکسیشن ( آرام کردن تدریجی عضلات بدن همراه با نفس گیری و تمرکز بر افکار آرامبخش در یک محل مناسب) روزی یک یا دوبار با فاصله کافی از وعده غذایی (حداقل دوساعت ) در آرامش روانی و نیز در افزایش قدرت ذهن وحافظه و میزان یادگیری انسان بسیار موثر است 

- حل مشکلات زمینه ای، پاره ای از مشکلات روزمره در زندگی  خود زمینه ساز مشکلات دیگر می باشند . مثلا اختلاف با همسر یا هم اتاقی یا مشکلات اقتصادی علاوه بر این که خود مشکل بزرگی محسوب می شوند گاه باعث زایش یا پیچیده تر شدن مشکلات دیگر می شوند.پیشنهاد می شود در زمان مناسب به تدریج و به نوبت مشکلات جانبی که زمینه ساز اضطراب می شود را حل کنید.(گفتگوی آرام با هم اتاقی یا  همسر ، حل اختلافات مالی با شریک و همکاران و....)

- خواب کافی  و سالم. هر انسانی برای تامین سلامت خود به میزان مناسبی از خواب نیازمند است. این میزان بسته به شرایط بدنی وسن افراد متغیر است و بازه ای بین  7تا 9 ساعت در شبانه روز می شود. داشتن یک  استراحت کوتاه  کمتر از نیم ساعته در طول روز هم به ایجاد شرایط مناسب برای مطالعه و افزایش قدرت یادگیری کمک شایانی می کند

علاوه بر میزان خواب، کیفیت خواب نیز امر مهمی است. سلامت  و بهداشت خواب در نسبت با محیط خواب، نوع تغذیه قبل از خواب، کیفیت محل خواب(بستر )، فعالیتهای روز مره و حتی نوع مطالعات و واردات ذهنی ( دیدنی ها، خواندنی ها، شنیدنی ها و....) معنی پیدا میکند. فعالیت زیاد در طول روز،عدم استفاه از مواد کافئین دار قبل از خواب، نداشتن بحث های تشنج آفرین با هم اتاقی یا همسر پیش از خواب، نداشتن واردات ذهنی مخرب و مشغول کننده که ذهن آدمی را در دقایق قبل از خواب درگیر می کند،  دمای مناسب اتاق خواب ، جریان هوا و...عواملی است که بهداشت خواب را تضمین می کند.

امیدوارم عزیزان دانشجو با رعایت موارد فوق با حداقل استرس و اضطراب دوران امتحانات مواجه باشند و نتایج درخشانی از تلاش 5 ماهه خود کسب نمایند

-

  • حسین رهنمائی


پزوهشگران حوزه دین، به جز ملحدانی که اصولاً هیچ حقانیتی برای ادیان قائل نیستند و به جز کسانی که قائل به تکثر گرایی دینی هستند،  ملاک های مختلفی برای سنجش حقانیت یا بطلان یک دین برشمرده اند. مهم ترین این ملاک ها را می توان در دو دسته با محوریت بنیان گزار دین و محتوای آن دسته بندی کرد. هر یک از موضوعات در حوزه معنایی خود مورد بحث وچالش میان متکلمان و متألهان قدیم وجدید بوده است.

یک: سوال از بنیان گزار دین : گروهی از محققین بررسی ویژگی های روحی و اخلاقی آورنده دین مورد بحث را به عنوان عاملی مهم در تخیص حقانیت یا طلان دعوت وی بر شمرده اند.مهم ترین سوالاتی که در این بخش مطرح می شود عبارتند از :

  • حسین رهنمائی


در سوره های صافات، حجر، ملک سخن از نفوذ شیاطین به آسمان ها و پرتاب شهاب از سوی فرشتگان حافظ به سمت آنها به میان آمده است.به یکی از این موارد( سوره حجر) اشاره می کنم:

وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فىِ السَّمَاءِ بُرُوجًا وَ زَیَّنَّهَا لِلنَّاظِرِینَ: در آسمان ستارگانى پدید آوردیم و آن را براى بینندگان آراستیم،(16)

وَ حَفِظْنَاهَا مِن کلُ‏ شَیْطَنٍ رَّجِیمٍ: آن را از [دستبرد] هر شیطان مطرودى محافظت کردیم(17)

إِلَّا مَنِ اسْترَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شهِابٌ مُّبِینٌ: مگر کسى که دزدانه گوش فرا دارد که شهابى روشن تعقیبش خواهد کرد.(18)

معنای ظاهری این آیات تصویری است که با دانش امروز انسان نسبت به آسمان و کیفیت شهاب سنگ ها ونقشی که در فضا دارند همخوان نیست. همچنین این که شیطان ها که هستند ودر آسمان ها و میان ستارگان به دنبال کدام راز هستی جستجو می کنند نیز امر مبهمی است که چنبره معنایی این دسته آیات را پیچیده تر کرده است.

  • حسین رهنمائی