درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

گفتگوهای پیرامون خدا

چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ

)مباحث الهیات(

در مباحث قبلی گفته شد که از نظر قران ذات وسرشت انسان ها با گرایش به خدا گره خورده است وانسان ها فطرتا خداخواه هستند . اکنون این سوال مطرح می شود که بر این اساس آیا دیگر یازی به طرح مباحث استدلالی برای اثبات وجود خدا باقی می ماند؟

اندیشمندان والهیدانان در پاسخ به این سوال دو پاسخ  داده اند .

1-    طرح مباحث استدلالی نه ضرورت دارد ونه فایده .

الهیدانان ایمان گرا عمده ترین طرفداران این پاسخ هستند. به عقیده ایشان طرح مباحث استدلالی در حوزه های ایمانی ذهن مومنان را مشغول مباحث بی فایده می کند.

سورن کگارد از مدافعان این دیدگاه است وی معتقد است :  شخصی که حقیقتآ نگران وضع خویش است، هرگز هستی خود را در معرض مخاطره قرار نمی­دهد تا با مطالعه بیشتر و با یافتن قراین افزون تر تصمیم بگیرد که ایا خدا را قبول کند یا خیر! بلکه او می­داند که هر لحظه ­ای را بدون خدا سر کند ضایع شده است»

از نظر کگارد تناقض ایمان و عقل بدین معناست که اعتقاد با استدلال نسبت معکوس دارد: هر چه دلایلی کمتر باشد بهتر است. ، او می­گوید: « بدون خطر کردن ایمانی در کار نیست. ایمان دقیقاً تناقض میان شور بیکران روح فرد و عدم یقین عینی است. اگر من قادر باشم خداوند را به نحو عینی دریابم، دیگر ایمان ندارم. اما دقیقاً از آنرو که قادر نیستم باید ایمان آورم."

 

2-   مباحث استدلالی  ضرورت ندارد اما ممکن است مفید باشد

به اعتقاد این دسته از الهیدانان  هرچند بنیاد ایمان انسان ها امری قلبی وفطری است اما به دلیل فضای مسموم رسانه ای این دوران که در آن انواع شبهه وایراد نسبت به متعلقات ایمانی افراد ارسال می شود خوب است مومنان نسبت به محکم کردن ایمان خود اقدام نماید . این کار  از طریق مسلح شدن به استدلال  میسر می شود.

 

با این حساب سلسله گفتگوهای خدایی (الهیات ) را در دو بخش مطرح می نماییم

الف- خدایابی

منظور ، ادله اثبات وجود خدا وبحث های مرتبط با آن است  

ب- خداشناسی

 خدایی که وجودش در بخش قبل (خدایابی) اثبات شد چگونه خدایی است ؟چه اوصافی دارد؟ علم وقدرت او چگونه معنا می یابد؟ آیا غضب ورضایت ومهر وعطوفت او همانند غضب و رضایت ومهر وعطوفت انسان هاست ؟ آیا قدرت ودانش او ماننند ماست؟ آیا دانش او مثل ما آدمیان از طریق  یادگیری است  یا به شکلی دیگر است ؟

این ها ودهها سوال دیگر همواره در گفتگوهای الهیدانان مطرح است ومومنان نیز به فهم پاسخ آن علاقمندند.در بخش خداشناسی به تعدادی از این سوالات خواهیم پرداخت

ادله اثبات وجود خدا

در کتاب های فلسفی وکلامی ادله وبراهین متعددی برای  اثبات وجود خدا اقامه شده است . در یک نگاه کلی شاید بتوان همه این براهین را در چند دسته تقسیم نمود:

أ‌-     براهین تجربی: برهان هایی که با تکیه بر برداشتهایی که از موجودات عالم کسب می شود به اثبات وجود خدا اقدام می شود .مثل برهان نظم

ب‌- براهین فلسفی: برهان هایی که نه بر اساس مشاهده متجربه محسوسات بلکه صرفا بر اساس استدلال عقلی سامان یافته باشد .مثل برهان، علیت ،برهان حرکت ،برهان حدوث، برهان  امکان ووجوب،برهان آنسلم ،برهان صدیقین و...

 

ظاهرا همه براهین مذکور برای ایجاد ایمان به خداوند است . این درحالی است که با توجه به فطری بودن خداجویی اصولاً نیازی به طرح این براهین نیست . ایمان به خدا امری فطری ودرونی است که از بدو تولد در سرشت آدمی نعبیه شده است وکافی است انسان ها را با فطرت خود آشتی دهیم .این آشتی دادن هم نیازی به اسفاده از ادله وبراهین ندارد.

راه نجات از فراموشی فطرت

همان گونه که میدانید امور فطری همانند امور غریزی ممکن است دچار فراموشی،کندی ،زنگار گرفتگی و توقف بشود . در چنین هنگامی نیاز به بیدارسازی وبرگرداندن شخص به فطرتش احساس می شود. به طور کلی بازگشت شخص به فطرتش از چند طریق اتفاق می افتد :

بی چارگی

در پیش آمدهایی که همه علل واسباب ظاهری از دسترس شخص خارج می شود . حقیقت زیبایی برای انسان آشکار می شود که  به دلایل مختلف م ورد غفلت واقع شده بود وآن چیزی نیست جز حضور وقدرت خدا.

برای بسیاری از ما گاه پیش امده است که از همه اسباب وعلل موفقیت محروم شویم ودر اوج درماندگی احساس وابستگی به قدرت الهی را در خودمان بسیار بیش از زمان آسودگی احساس می کنیم .ویا  همانند  شخصی که پس از شکسته شدن کشتی اش به دریا می افتد ودر همان حالی که همه  وسایل نجات را از دست داده است به یاد یک نیروی نجات دهنده ای میافتد .در گفتگویی که شخص مذکور با امام صادق داشت آن حضرت به وی فرمود چیزی که احساس امید به او داشتی همان است که ما به او خدا می گوییم.

توفیقات غیر مترقبه

نظیر حالت قبل گاه برای انسان هایی پیش می آید که به طور غیر مترقبه ای با آماج موفقیتهای بزرگ روبرو می شوند. در چنین حالتی احساس داشتن پشتیبانی بزرگ به نام خدا سراسر وجود شخص را در بر می گیرد.

ذکر

وقوع انسان در حالت بیچارگی و یا توفیقات غیر مترقبه  به اختیار او نیست ونمی توان به مخاطبان توصیه کرد که برای بیدار نمودن حالات فطری خود را در خطرات بیاندازند. راه دیگری که طی کردن ان تحت اارده آدمی است ذکر است

ذکر به معنی یاد کردن ویادآوری است. ومنظور از آن حفظ توجه شخص به معبود می باشد. این امر لزوما از طریق الفاظی همچون الله اکبر ،سبحان الله،الحمدلله و...میسر نمی شود بلکه صرفا از طریق یاد درونی اتفاق میافتد اعم از اینکه زبان فعال باشد یا نباشد.اذکار زبانی نظیر تسبیحات حضرت فاطمه زهرا ونظایر آن به شرطی مفید است که همراه یاد قلبی باشد در غیر این صورت جز  لفاظی چیز دیگری  نخواهد بود.باید اضافه کرد که  اذکار زبانی مذکور  اگر به قصد تمرین ایجاد حس درونی ویادآوری قلبی گفته شود مفید است هرچند اگر در اوایل همراه با غفلت باشد منتها باید دقت داشت که تمرینی بودن بهانه ای برای تداوم  گفتن غافلانه الفاظ نباشد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی