درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

خداشناسی و روش های آن

سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۸ ب.ظ


قبلاً  آمد که مباحث وگفتگوهای مربوط به خدا به دو بخش کلی خدایابی وخداشناسی قابل تفکیک است. منظور از خدایابی ادله ای است که برا ی اثبات وجود خدا اقامه می شود ومنظور از خداشناسی آن دسته از مباحثی است که در آن  به شناسایی اوصاف وافعال الهی پرداخته می شود.در بخش های قبلی برخی از براهین اثبات خدا تبیین شد .اکنون نوبت آن است که در خصوص اوصاف وافعال الهی سخن آغاز کنیم.

راه های شناسایی خدا

به طور کلی برای تبیین اوصاف الهی چهار روش فراروی محقق قرار دارد که به طور خلاصه آن را شرح میدهیم :

الف- روش عقلی فلسفی

منظور از روش عقلی فلسفی تعمق عقلانی پیامون  اوصاف خدا با تکیه بر استدلال های عقلی است. معمولا در این روش با استنتاج منطقی  لوازم عقلی  واجب الوجود بودن حق تعالی را استخراج کرده واز آن برای فهم صفات الهی استفاده می شود.

به عنوان نمونه باید گفت : واجب الوجود بودن خدا یعنی وجود او از خودش است واز کسی وجود نگرفته است . اگر وجود را از کسی نگرفته پس زمانی به عنوان تاریخ ایجاد (وجود گرفتن ) برای او متصور نیست. به تعبیر دیگر او آغاز زمانی ندارد وبه اصطلاح قدیم یا ازلی است. به همین ترتیب از واجب الوجود بودن حق تعالی می توان نتیجه گرفت که چون وجودش از خود ش است واز کسی نگرفته است پس وجود عین ذات اوست  بنابراین وجودش پس گرفتنی نیست . معنای این سخن آن است که او ابدی ولایزال است .

وجوب وجود خدا به این  معنی  است که او در وجود داشتن مستقل است واز کسی وجود دریافت نکرده  ونمی کند. از آنجا که چیزی جز وجود وجود ندارد پس کسی که از غیر خود وجود نمی گیرد پس به هیچکس وابسته نیست واز هیچ کس هیچ چیزی دریافت نمی کند. به دیگر  معنا او بی نیاز ،صمد وغنی  است.

از واجب الوجود بودن حق تعالی نتیجه دیگری هم می توان گرفت از جمله این که واجب الوجود  مستقل وغیر وابسته است وبه چیزی نیاز ندارد. به دیگر تعبیر ، او هیچ نقص ومحدودیتی ندارد  چه اگر محدودیتی داشته باشد معنای آن نقص است ونقص یعنی وابستگی ونیاز واین یعنی ممکن الوجود بودن ووابستگی . پس اگر واجب الوجود است معناندارد که محدودیت داشته باشد.با این  لحاظ هر گونه محدودیت از او سلب می شود.لذا مکانمند وزمانمند بودن که نوعی محدودیت ونقص به حساب می آید از او سلب می شود. این دو از ویژگی ماده است پس خداوند ماده هم نیست زیرا ماده بودن یعنی محدویت مکانی(طول وعرض وارتفاع ) وزمانی (زمامند بودن ) و همچنین وزن و جرم . وهمه این موارد نقص ومحدودیت است . پس خدا جسم وماده نیست وبهتعبیر فلسفی خداوند مجرد است .

ملاحظه کردید که از وجوب وجود خداوند : کامل بودن ،صمد وغنی ،ازلی ،ابدی، مستقل، نامحدود،مجرد از مادیت ،نامکانی ونازمانی و چندین صفت دیگر قابل استناج است.

روش عقلی- تجربی

در روش عقلی تجربی ،محقق با بررسی دنیای پیرامون خود از آنها به عنوان آیات ونشانه های شناخت خدا استفاده می نماید .بد یهی ترین شکل استفاده از این روش بررسی نظم وزیبایی وعظمت جهان  خلقت وموجودات آن است. که انسان را به عقل وتدبیر وهوشمندی،حکمت  وقدرت الهی رهنمون می سازد.  شکل دیگر استفاده از این روش قاعده قیاس اولویت است. در این طریق محقق از وجود صفات کمال در مخلوقات به این نتیجه می رسد که آن کمالات به طریق اولی در وجود حق تعالی به شکل کاملتر وبالاتر  وجود دارد. مثل این که گفته شود . من مخلوق خدا هستم وعلم وقدرت دارم پس خداکه خالق من است به طریق اولی قدرت وعلم دارد وقدرت وعلم او از من بسی بیشتر است .

روش نقلی

استفاده زا آیات وروایات واحادیث وسخن بزرگان برای اثبات یا رد یک موضوع را ورش نقلی می گویند. شرط اصلی این روش آن است که:

یکم :  منبع نقل (کتاب  یا شخصی ه از او نقل می شود)معتبر باشد ولااقل نزد مخاطب بحث معتبر باشد.

دوم: دیگر شرط آن است که گزاره  مورد نظر به درستی وصحت نقل شده باشد. به تعبیر دیگر صحت استناد سخن به منبع یاد شده اثبات شده باشد. در کتب فقهی وحدیثی  با بررسی سند روایات یعنی زنجیره نام افرادی که سینه به سینه سخن را نقل کرده اند نسبت به صحت یا سقم سند حدیث قضاوت می شود.

سوم: سخن گوینده ویا کتاب موردنظر به درستی ومطابق با آنچه مد نظر نویسنده است فهمیده شود.  خواننده متن باید  حداکثر تلاش خود را در جهت فهم درست منظور گوینده  معمول دارد تا به ناحق چیزی را به وی نسبت ندهد. فهم درست نظر منبع نقل موکول به خوانش درست متن ،بررسی بقیه گزاره هایی که نویسنده یا منبع مذکور در باره موضوع بحث گفته یا نوشته است ،در نظر داشتن قرینه های لفظی یا حالی که نویسنده برای بهتر فهمیدن معنای مجازی واستعاری گفته هایش استفاده کرده است.و...

به عنوان مثال اگر در هنگام بحث بخواهیم به آیه "یدالله فوق ایدیهم " استناد کنیم باید به آیات دیگری که در مورد صفات خداست هم نظر داشته باشیم (مثلا : لم یکن له کفوا  احد، لاتدرکه الابصار ،لیس کمثله شیء و...) این آیات قرینه های لفظی قران است بر این نکته که منظور دست گوشتی وجسمانی نیست.

اکنون با دانستن این سه شرط می توان برای تبیین اوصاف الهی به سراغ متون مقدسی همچون  قران ،نهج البلاغه ،صحیفه سجادیه وسایر متون دعایی وغیر دعایی صادره از معصومین رفت  وبر اساس آنها اوصاف الهی را شناخت.

شهود عرفانی

دیگر مسیری که انسا ن را به ساحت شناخت پروردگار وارد میسازد شهود است . منظور از شهود ادراک فرامادی از حقایق هستی است. اگر کسی بر اثر سلوک مستمر عرفانی ویا به سبب توفیق  الهی  به درک حقایقی فرامادی  از عالم پیرامون خود نایل شود گفته می شود وی شهود کرده است.بارزترین نمونه  شهود، حقایقی است که پیامبر اکرم در معراج ویا پیامبران دیگر  هنگام مواجهه با فرشته وحی دریافت می کردند.

شهود از جمله نتایج و محصولات سلوک عرفانی است. منظور از سلوک عرفانی  استمرار طولانی بر ذکر ،ترک گناه ،انجام عبادات خاص وعام ،خلوت، تمرکز ،ریاضت و... است که زیر نظر استاد حقیقی انجام شود

نظرات  (۱)

با سلام


استاد فقط جهت یاداوری خواستم بگم جزوه اندیشه2 دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی روکه گفتید یاداوری بشه رو اگر لطف کنید در سایت قرار بدین ممنون میشم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی