سیاست های تبلیغی ادیان (1)
تبلیغ در لغت
(تـبـلیـغ ) از ریشه (بـ ل
غ ) و هم خانواده با بلاغ و بلوغ به معنی رسیدن به انتهاى مقصود، خواه مقصود زمانى یا
مکانى یا امرى از امور معین دیگر باشد .و از آنجا که از این باب به معنای تدریج
مستفاد میشود، پس مراد از آن باید رساندن تدریجی پیام باشد.
تعریف اصطلاحی تبلیغ
(تـبلیغ ) یا آوازه گرى
(propaganda) فعالیتى است براى دگرگون کردن عقاید عمومى از
راهـهـاى غـیـر مـستقیم و احیاناً پنهانى با وسایلى مانند زبان و خط و تصویر و
نمایش و جز اینها.
و به تعبیر دیگر ، رساندن مجموعهی اطلاعاتی به مخاطب به منظور اقناع و برانگیختن احساسات او به سود یا بر ضد یک موضوع نیز تعریف کردهاند. برخی، واژهی فارسی آوازهگری را معادل واژهی عربی تبلیغ دانستهاند، لکن برخی از کارشناسان آن را ترجمه مقبولی ندانسته اند .[1]
تبلیغ را نباید با ارشاد یکی دانست.؛ ارشاد جریانى است که مفاهیم روشـن و مـنـظمى به مردم مى دهد، ولى آوازه گرى جریانى است که مفاهیم روشن و تاریک را با یـکـدیـگـر مى آمیزد و به وجهى خوشایند در مى آورد و به مردم عرضه مى کند. ارشاد منجر به شـنـاخـت ادراکـى مـى شـود، ولى هـدف آوازه گـرى انـگـیـخـتـن عـواطـف و آمـاده کـردن مـردم بـراى قـبـول عـقـایـدى مـعین است اعم از اینکه راست باشد یا نه .
نوعی مسامحه در معادلگذاری واژگان غیر فارسی سبب شده تا واژهی تبلیغ یا تبلیغات در فارسی معادل چهار اصطلاح عربی اعلام، دعایه، دعوت و اعلان به جای سه اصطلاح متمایز انگلیسی propagandaو mission، advertising به کار برود.[2]
اقسام تبلیغات :
همانگونه که می دانید، رسانه مورد استفاده در هر نوع تبلیغ مهم ترین عامل در تقسیم بندی انواع تبلیغ محسوب می شود. از این رو برحسب نوع رسانه ای که مورد استفاده واقع می شود انواع تبلیغات را اینگونه می توان برشمرد:
تبلیغات چهره به چهره (گفتگو، وعظ، خطابه)
تبلیغات رسانه ای ( تلویزیون، رادیو، مطبوعات، بیلبورد، بیلبورد متحرک،اینترنت)
از طریق موسیقی ، فیلم وکلیپ، دامنه اینترنتی،روی بسته های مواد مصرفی، تبلیغات خیابانی، نام تجاری مشهور (برند)،تبلیغات مشتری تولید، تبلغات هوایی
ارکان
تبلیغ
در عـمـلیـات پـیـام رسانى ، عناصر گوناگونى دست به دست
یکدیگر مى دهند تا پیام از مبدأ بـه مـخـاطـب ، ابـلاغ شـود، این عناصر گرچه نقشى
حائز اهمیت را ایفا مى کنند، ولى همه از یک درجه اهمیّت برخوردار نیستند بلکه برخى
نقش اساسى و اصلى را برعهده دارند که با فقدان آنها عملیات به سامان نمى رسد؛ این
عناصر را ارکان تبلیغ مى نامیم و تعداد آنها را از سه ، تا شش تا ذکر کرده اند؛
ارسطو سه رکن خطابه را (گوینده ، گفتار و مخاطب ) دانسته
است.
دیـدگـاهـهـایـى کـه طـى مـدّت طـولانـى از نـخستین بار تا
سالهاى 1940 بر جامعه شناسى ارتـبـاطـى حـکـومـت مـى کـرد، در پـنـج پـرسـش
(هـارولد لاسـول ) خـلاصـه مـى شـده است ؛ کى ؟ چه مى گوید؟ از چه مجرایى ؟ به کى
؟ و با چه تأ ثیرى ؟ دیوید برلو مدلی را طراحی و در کتاب
خود به نام «جریان ارتباط» منتشر کرد که در آن چهار عنصر اصلی است که عبارتند از:
منبع، پیام، کانال، گیرنده. در مدل برلو انتخاب کانالها(حواس پنجگانه) یک عامل
مهم در تعیین تأثیر ارتباط میباشد. برلو معتقد است که برای فراهم آوردن یک
ارتباط خوب، منبع و گیرنده هر دو بایستی دارای نظامی مشابه در زمینهی مهارتهای
ارتباطی، نگرشها، دانش، نظام اجتماعی و فرهنگ باشند؛ در صورتی که این خصوصیات در
گیرنده و منبع، متشابه نباشند ارتباط برقرار نمیشود، پیام منتقل نمیگردد و در
نتیجه پیامِ در نظر گرفته شده هیچگونه تأثیری نخواهد داشت[3] .
تبلیغ دینی
تبلیغ دینی را انتقال مکرر و تدریجی اندیشهی دینی، برای تأثیرگذاری بر افکار و اعمال انسانها با مؤثرترین شیوهها و ابزارهای مشروع با توجه به مبانی و اهداف تبلیغی همان دین تعریف کردهاند.[4]