تفسیر موضوعی قران (13) ربا
ربا
ربا از ریشه «ر ب و» به معنای رشد ونمو است و در معاملات،به وامی گفته می شود که هنگام بازگشت وپسگیری آن، علاوه بر اصل مال، باید مبلغ بیشتری به قرض دهنده پرداخت شود و اگر شخص وام گیرنده چنین شرطی را نپذیرد ، مال مذکور به وی قرض داده نخواهد شد.لذا و یمجوب خواهد شد برای دریافت وام ، پرداخت مبلغ بیشتری را تضمین نماید و درنتیجه گویی مبلغ وام رشد کرده است . بنابرگزارش قران، ربا قبل از اسلام در دین یهود و مسیحیت نیز ممنوع بوده است .
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ (نساء، 161)
ربا بر قوم یهود هم حرام شده بود
ادر اسلام نیز این معامله از بزرگترین محرمات الهی شمرده شده است . آیات تحریم ربا از همان ابتدای آغاز رسالت پیامبر اکرم(ص) و در سال هایی که او در مکه به سر می برد نازل گشت .
در سوره روم ، چنین می خوانیم :
و ما اتیتم من ربا لیربوا فی اموال الناس فلا یربوا عند الله ، و ما آتیتم من زکوة تریدون وجه الله فاولئک هم المضعفون
و آنچه [به قصد] ربا مىدهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونى نمىگیرد؛ و[لى] آنچه را از زکات -در حالى که خشنودى خدا را خواستارید- دادید، پس آنان همان فزونىیافتگانند [و مضاعف مىشود].
در این آیه شریفه ، خداوند به انسان ها هشدار می دهد که از افزونی ظاهری مال ربوی دلخوش نباشند و بدانند که در نزد خدا چنین معاملاتی ارزشمند نیست و باعث تقرب صاحب آن نزد خدا نمی شود.
تقبیح وزشت شماری ربا در قران ، محدود به دوران حضور پیامبر در مکه نیست بلکه دامنه آیات تحریم و تقبیح این عمل به دوران حضور آن حضرت در مدینه نیز ادامه یافت . قران ترویج این معامله را اعلام جنگ با خدا می داند :
ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ(278)
و اگر [چنین] نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهاید؛
در سوره آل عمران صریحا تحریم و سپس در آیه سوره بقره در باره آن تشدید شده است ،
الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا (275)
کسانى که ربا مىخورند، [از گور] برنمىخیزند مگر مانند برخاستن کسى که شیطان بر اثر تماس، آشفتهسرش کرده است. این بدان سبب است که آنان گفتند: «داد و ستد صرفاً مانند رباست.» و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است.
رباخواران در این دنیا رفتاری همچون انسان هایی دارند که به دلیل جن زدگی دچار عدم تعادل شده اند . شاید این آیه کنایه از عدم تعادل رباخوار در ارزش گذاری و تشخیص حق از باطل وصحیح از خطاست.رباخوار در اثر حرص و طمع نمیتواند روابط صحیح و ناصحیح اقتصادی را از هم تشخیص دهدو از همین روی، ربا را مثل تجارت ، امری عادی و بلااشکال می دانند. آنها در پاسخ اعتراض مومنان به رفتار ظالمانه ای که از آنها مشاهده می شود می گویند:« تجارت هم چیزی شبیه ربا است » . دربدو امر چنین به نظر می رسد که باید بگویند : «ربا نیز مثل تجارت رفتار اقتصادی معقولی است» اما در قران این تشبیه به صورت معکوس نقل شده است. آنها مدافعانه پاسخ می دهند :« تجارت نیز همانند ربا امر صحیحی است». حال آنکه باید میگفتند «ربا نیز مانند تجارت امر صحیحی است ».این جابجایی در مشبه و مشبه به، خود نشانه ای است بر عدم تعادل و برهم ریختگی نظام ارزش گذاری رباخوار .گویا رباخوار زشتی را زیبائی و حسن را قبح ، خیر را شر و نافع را مضر میبیند ، در حقیقت از این تشبیه معکوس معلوم می شودکه رباخوار در تطبیق احکام و تعیین موارد ، دچار خبط و اشتباه شده است . [1]
رباخواری از جهات مختلفی با عدالت، اخلاق و رفاه جامعه در تضاد است. از یک سو این عمل باعث به اختلاس رفتن اموال بدهکاران و گسترش فقر در جامعه می گردد و به مرور زمان احتیاج وام گیرنده بیش از قبل و دارایی او کمتر از قبل می شود و از سوی دیگر با ضمیمه شدن اموال آنان به اموال رباخوار فاصله غنی از فقیر بیش از قبل می شود و نتیجتاً عدالت اجتماعی ورفاه جامعه تحت الشعاع این رفتار ناصحیح اقتصادی می شود. بنابراین رواج ربا در جامعه باعث گسترش فقر، بی عدالتی و اختلاف طبقاتی می شود . همچنین باید دانست که این اختلاف طبقاتی به نوعی کینه و دلزدگی و نارضایتی طبقه فرودست را نسبت به طبقه فرادست زیاد میکند و با گسترش نارضایتی در جامعه ، احساس خوش بینی به زندگی در جامعه روز به روز کاهش می یابد[2]
تقابل ربا با فعالیت های اقتصادی مشروع
قران ، در سه نوبت، معاملات ربوی را با معاملات مشروع و نقل وانتقال های صحیح مقایسه کرده و نگاه منفیو مذمت بار خود را به این رفتار ظالمانه نشان داده است و در مقابل، اشکال صحیح تعاملات اقتصادی و روحیه تعاون واحسان در جامعه را تشویق نموده است.
در یک نوبت، ربا با تجارت مقایسه شده است
وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا
درباره این آیه در سطور پیشین گفتکو کردیم.
در نوبت دیگر، ربا در مقابل صدقه گرفته و برکات صدقه مورد تمجید خداوند قرار میگیرد:
یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ (276)
خدا از [برکت] ربا مىکاهد، و بر صدقات مىافزاید
از نظر قران ربا خواری درست ضد و مقابل انفاق و صدقه است. خداوند از برکت ربا می کاهد و بر برکات صدقه می افزاید. علت این امر شاید این باشد که ربا خوار پول بلا عوض میگیرد ، و انفاقگر پول بلاعوض میدهد.آثار سوئی که بر ربا خواری بار میشود درست مقابل آثار نیکی است که از صدقه و انفاق به دست میآید. ربا ، اختلاف طبقاتی و دشمنی و بدبینی وتنفر در جامعه را می افزاید ، در حالی که احسان و انفاق به دیگران رحمت و محبت بین مردم را افزایش می دهد . صدقه و احسان ، حس تنهانبودن، دیگر مردم را در کنار خود داشتن ومثبت اندیشیرا در میان طبقات فرودست جامعه برجای می گذارد. و با ارتقاء روحیه تعاون در جامعه ، سطح رضایت ورفاه عمویم را در جامعه افزایش و مناسبات اقتصادی اجتماع را به عدالت نزدیک تر می سازد. این در حالی است که ربا باعث ترویج فقرو اختلاف طبقاتی، احساس تنهایی وبی مهری در طبقات فرودست و انتشار حس نفرت وکینه نسبت به طبقات دیگر جامعه و احساس بی عدالتی و منفی نگری نسبت به جامعه می شود.
از امام صادق (ع) پرسیده شد:چگونه خدا ربا را کاهش داده و نابود میکند با اینکه به قول بعضیها ما میبینیم مال رباخواران روز به روز بیشتر میشود ؟
امام در پاسخ فرمود : چه نقصانی شدیدتر از نقصان یک درهم ربا که دین آدمی را ناقص میکند و از بین میبرد و اگر هم بخواهد توبه کند همه مالش از بین میرود و فقیر میشود .
قران مجید، در بخش دیگری، ربا با زکات مقایسه نموده و می فرماید:
وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ (39)
و آنچه [به قصد] ربا مىدهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونى نمىگیرد؛ و[لى] آنچه را از زکات -در حالى که خشنودى خدا را خواستارید- دادید، پس آنان همان فزونىیافتگانند [و مضاعف مىشود].
در این جا نیز خداوند سخن از آثار پر برکت زکات در جامعه و در نقطه مقابل عدم بهره برداری جامعه از برکت اموال در صورت رواج ربا به میان آورده است
تاکید چند باره قران بر عدم برکت مال در معاملات ربوی در حالی است که قران مجید در مواضع متعددی از برکت مضاعف قرض و آثار مثبت آن در جامعه پرده برداشته است. در یک جا از چند برابر شدن مال قرضی سخن میگوید:
مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَةً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ (245)
کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بیفزاید؟ و خداست که [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید مىآورد؛ و به سوى او بازگردانده مىشوید
و در جای دیگر از اجر کریمانه خدا به قرض دهندگان یاد میکند
مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ (حدید،11)
کیست آن کس که به خدا وامى نیکو دهد تا [نتیجهاش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟
در جای دیگر بخشش و مغفرت الهی در قیامت را نوید می دهد
ان تُقْرِضُوا اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ (تغابن،17)
اگر خدا را وامى نیکو دهید، آن را براى شما دو چندان مىگرداند و بر شما مىبخشاید
و در موضعی دیگر، پوشش سیئات انسان و ورود آنها به بهشت را به عنوان پاداش قرض مژده می دهد:
أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
و وام نیکویى به خدا بدهید، قطعاً گناهانتان را از شما مىزدایم، و شما را به باغهایى که از زیر [درختان] آن نهرها روان است در مىآورم(مائده، 12)
توبه از ربا
همان گونه که آمد، ربا به اشکال مختلفی مورد مذمت خداوند قرار گرفته است. از نظر قران افرادی که مرتکب چنین عمل بدی شده اند چاره ای جز توبه وبازگشت به زندگی سالم اقتصادی ندارند. قران برای تشویق این گروه اعلام داشته است که اصل مال قرض داده شده همچنان ملک قرض دهنده باقی خواهد ماند و حرام بودن عمل ربا به معنی از هستی ساقط شدن رباخوار نیست. آنها اگر توبه کنند از اصل مال خویش بهره مند خواهند بود وبدین طریق نه ظالم خواهند بود و نه مشمول ظلم خواهند بود.
وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَلا تُظْلَمُونَ
و اگر توبه کنید، سرمایههاى شما از خودتان است. نه ستم مىکنید و نه ستم مىبینید.(بقره، 279)
نکته مهم
نظام اقتصادی اسلام برای توسعه معاملات اقتصادی و دخیل کردن همه طبقات واقشار جامعه در فعالیت های اقتصادی، انواع متنوعی از قراردادهای شرعی را تعریف کرده است. بی شک اگر مومنین در معاملات اقتصادی خود بر طبق موازین شرعی عمل نمایند از سود حلال و مشروع بهره مند خواهند بود. اما چنانچه روح معامله گرفتن وام و بازپس دادن آن به مبلغی بیش از مبلغ دریافت شده باشد هرچند عنوان معامله در ظاهر به نام دیگری ثبت شده باشد در ماهیت ربوی کار و حرمت آن تفاوتی نخواهد داشت . و بی راه نخواهد بود اگر گفته شود ، بخشی از معاملات جاری در مراودات اقتصادی و مالی جامعه ما به ویژه در بانک ها موسسات مالی ، حکم ربا دارد و جامعه از تاثیرات منفی آن در کوتاه مدت ودراز مدت متضرر خواهد بود.این معاملات گذشته از آثار مخربی که از ناحیه ربوی بودن در پی می آورد، روحیه گریز از قانون، صوری شدن معاملات و رواج اسناد جعلی و عادی شدن دروغ گویی در جامعه را باعث می شود.