درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معاد» ثبت شده است

 


به جرأت می­توانم بگویم ، «چه رویاهایی می آیند»( What Dreams May Come)  ،یکی از زیباترین فیلم هایی است که پیرامون مسأله معاد تاکنون دیده ام . بازی هنرپیشه معروف آمریکایی، رابین ویلیامز بر زیبایی این فیلم افزوده است ما خمیر مایه اصلی آن موضع فیلم است، جهان آخرت .

داستان فیلم مربوط به  زن و شوهری است که دو فرزند خود را در حادثه‌ای از دست می‌دهند، از گفتگوی زن ومرد معلوم می شود که زن در این اتفاق نقشش  داشته است و از این روی دچار عذاب وجدان و افسردگی وناامیدی می شود و به تدریج  نگاهش به زندگی منفی می شود . شوهر در تلاش برای بازگرداندن وی به مثبت اندیشی تلاش زیادی میکند و می کوشد تا وی را از بیمارستان روانی نجات دهد و شوق زندگی را به وی بازگرداند اما کوشش وی سرانجامی ندارد . مدتی بعد مرد در حادثه‌ای کشته می‌شود و به دلیل مثبت اندیشی و نیک کرداری اش وارد بهشت می شود.  بهشت  او محیط بزرگی است مانند یک تابلوی نقاشی بزرگ که  او باید آن را نقاشی کند و او هرگونه که بخواهد نقاشی می کند و هرچه بکشد یا هرچه تصور کند برایش حاضر می شود. از آنجایی که او انسان خوش بین ومثبت اندیشی بود فقط تصاویر زیبا ورنگ های روشن و جذاب به کار می برد و در نتیجا تمام صحنه فیلم  مملو از صحنه های زیبا و لذت بخش می شود.

  • حسین رهنمائی

سلام

استاد چند سوال داشتم :

سوال اول :

گاهی باخودم میگم  اگه یه درصد احتمال بدیم جهان دیگر وجود نداشته باشه  !

خوب کسیکه نرفته اون دنیا وبرنگشته  

این فکرها آزارم میده 

گاهی میگم اگه اینطور باشه پس تکلیف ظلم وظالم چی میشه ؟ نمیتونم دقیق بگم  سوالمو  لطفا راهنمائی کنید

سوال دوم :

کسانی هستند که میگن هر دینی  اومده فقط بگه  دین من کامله  واون درسته !

لطفا راهنمائی کنید

پاسخ سوال اول:

  • حسین رهنمائی


از مهم ترین آموزه های دین اسلام مسئله قیامت است .منظور از قیامت  وقوع حوادثی خاص نظیر خاموشی خورشید وستارگان  وبه هم خوردن کرات آسمانی   ،آتش گرفتن دریاها ،زلزله سخت زمین ،و به طور کلی برهم خوردن نظم کاینات وفراهم شدن عالمی جدید برای رسیدگی به اعمال انسان هاست. به نظر  برخی از متفکران مسلمان وقوع قیامت همانند وقوع خلقت  در یک پروسه دراز مدت انجام خواهد شد. بنابراین انتظار این که یک شب بخوابیم وفردا صبح قیامت شده باشد بعید می نماید. این تبیین به  حل مشکلات وسوالاتی که در باره متفاوت  بودن دوره برزخ مردگان مطرح می شود کمک می کند. وقوع چنین اتفاقی از ضروری ترین اصول اعتقادی یک مسلمان است چندان که انکار آن باعث خروج فرد از جرگه مسلمانان خواهد بود

قبول فرض تجرد وبقاء نفس ونیز قبول این نکته که در آینده ای نامعلوم مرحله زندگی قیامتی ومعاد روی می دهد  مارا ملزم به قبول وجود مرحله ای بین این دو دوره یعنی بین زندگی فعلی دنیایی تا  زمان وقوع قیامت می کند این مرحله میانی را برزخ می نامند. وازه برزخ به معنی پرده وحائل است.

در خصوص حیات برزخی وقیامتی به ذکر چند نکته بسنده می کنیم:

1-     همان گونه که در این دنیا روح ما همراه با بدن زندگی می کند در برزخ نیز این روح در قالب بدنی خواهد بود . احتمالاً این بدن همان چیزی است که در هنگام احضار  روح مردگان و یا در مکاشفات اولیاء خدا که طی آن با ارواح مردگان  ملاقاتی روی می دهد مشاهده می شود.

نکاتی پیرامون برزخ و معاد

2-     وضعیت زندگی فرد در عالم برزخ بسته به ملکات روحی و خلقیات  وی است .اخلاق و روحیات و ملکات انسان ها در این دنیا تعیین کننده کیفیت زندگی شخص و مدل آن در برزخ است. بنابراین ما  در برزخ میهمان اعمال و اخلاق خودمان هستیم. روحیات بدی همچون بد زبانی ،تکرار گناهان ،بی رغبتی به مناجات با خدا، نبود علاقه و ارتباط روحی و عاطفی با اولیاء خدا ، عدم رعایت دستورات دینی و شرعی می توانند زمینه داشتن یک فضای محبوس و تنگ در عالم قبر را برای ما فراهم آورد این همان چیزی است که در زبان روایات به فشار قبر یاد شده است .

3-     با توجه به روایات ائمه معصومین ، مشکلات و عذاب هایی که در برزخ متوجه انسان می شود به مرور باعث پاک شدن بخش و یا همه  گناهان وی می شود .بالطبع چنین افرادی در قیامت بار سبک تری بر دوش خواهند داشت.

4-     وابستگی فرد به اعمال و ملکات مختص به برزخ نیست . بلکه این وضعیت در قیامت هم ادامه خواهد داشت. البته به دلیل جدی تر بودن قیامت نسبت به برزخ این درگیری و شدیدتر و عمیق تر خواهد بود.

5-     از آنجا که عذاب یا نعمت قیامتی  و برزخی  نتیجه و بروز عملکرد خود  ماست و محصول زندگی دنیوی ماست فرار کردن از آن بی معنا خواهد بود. فرار کردن از خود معنی ندارد.

6-     ملکات روحی واخلاقیات عین شخصیت ما هستند بنابراین سوال از اینکه چرا برای ارتکاب گناه در یک زندگی محدود دنیوی باید عذاب ابدی و یا طولانی مدت آخرتی را تحمل کرد وارد نیست زیرا زندگی آخرتی محصول و عکس العمل خود ما هستند نه یک امر قراردادی واعتباری. همانند کسی که در دوره کوتاهی از  زندگی خود به نوشیدن افراطی الکل ویا استعمال  مواد مخدر بپردازد. جای تعجب واشکال نخواهد بود اگر تا آخر عمر ویا تا مدت طولانی دچار ضعف در بینایی، فلج عضو وانواع مریضی های دیگر بشود .

7-     همانند انواع اخلاق و روحیات مختلف انسان که در قیامت به شکل خاصی بروز پیدا خواهند کرد عشق و علاقه و وابستگی روحی به اولیاء خدا هم به شکل خاص خود در مسیر زندگی آخرتی انسان قرار خواهد گرفت . بعید نیست مسئله شفاعت اولیاء خدا از همین قبیل باشد.

8-     اگر جهت گیری کلی روح انسان به سمت خدا باشد امید ریزش و پاک شدن گناهان وی بخاطر اعمال مثبت وی ،شفاعت اولیاء خدا، بخشش الهی و نظایر آن  در میان هست اما کسانی که جهت گیری وجودی شان مخالف جهت خدا باشد مواجهه ای با رحمت الهی نخواهند داشت. این نکته تعبیر دیگری است از آنچه در آیات قران تحت عنوان عدم بخشش مشرک  و ابدی بودن عذاب وی مطرح شده است. در واقع شخص  مشرک و کافر خودش به دست خودش  اسباب محرومیت از رحمت الهی را برای خود فراهم آورده است.

9-     از مجموعه آیات الهی و روایات معصومین استفاده می شود که رحمت الهی آنچنان گسترده وفراگیر است که امید بخشش همه ویا اکثریت انسان ها ولو بعد از گذراندن دوره ای از عذاب در میان خواهد بود.بنابراین هیچگاه نباید از رحمت الهی مایوس بود.

  • حسین رهنمائی

بسم الله

به تقاضای بعضی از دانشجویان خلاصه  مطالب عنوان شده در کلاس اندیشه اسلامی 2  با موضوع معاد ارائه می شود.

قبول یا رد معاد متوقف بر فهم ماهیت انسان و معنای مرگ است.

انسان موجودی است مرکب که از ترکیب دو مولفه روح وبدن (من +تن) تشکیل شده  است

من موجودی است متفاوت ومغایر با بدن است واز ساختاری متفاوت از بدن بهره مند است . حداقل چیزی که دراین زمینه می توان گفت این است که "من" از جنس غیر مادی ایجاد شده است یعنی مشخصات بدن نظیر وزن ،حجم  وجرم وابعاد سه گانه ،زمانمند بودن ،مکانمند بودن و... در روح نیست ویا کمتر است.با این حساب در تعریف مرگ باید گفت مرگ  به معنی  جدایش روح از بدن  واتمام دوره عملکرد گروهی این دو است که پس از آن، روح بقیه زندگی  را منفردا ادامه می دهد و بدن را بر روی زمین رها می کند.

دلیل تجرد نفس

منظور از تجرد نفس متفاوت بودن نفس از بدن  وغیر مادی بودن آن است . دانشمندان مسلمان ادله متعددی برای اثبات این موضوع اقامه کرده اند که برخی از آن عبارتند از:

1-     شواهد تجربی:

منظور از شواهد تجربی اتفاقات قابل  تجربه ای است که در زندگی ما انسان ها به کرات اتفاق افتاده ومی افتد. اموری نظیر خواب های صادقه،احضار ارواح ،اطلاعاتی که ارواح به انسان ها در خواب ویا بیداری می دهند که جز شخص مرده کس دیگری از آن اطلاع نداشته و...را میتوان نام برد

2-     ادله فلسفی

متکلمان وفلاسفه مسلمان ادله متعددی بر اثبات ضرورت معاد مطرح نموده اند که به عنوان نمونه به یک مورد اشاره می شود:

 مقدمه 1:  فساد وگندیدن  خراب شدن ،شکستن ،تکه تکه شدن واز بین رفتن ویژگی اشیاء     مرکب است           

             مقدمه2: روح غیر مادی وبسیط است

              نتیجه : روح از بین نمی رود وامری ابدی و جاودانه است

3-     ادله نقلی

در ایات وروایات اسلامی ادله متعددی در زمینه معاد مطرح است . حدود هزار ودویست آیه قران مستقیم ویا غیر مستقیم به معاد وزندگی پس از مرگ پرداخته است که برخی از آنها به بیان دلایل اثبات ضرورت معاد یا  مباحث مربوط به تبیین چگونگی حوادث ومراحل آن است.بخشی از این  آیات به زنده بودن انسان پس از مرگ اشاره دارد از جمله :   

-          قران کشته شدگان راه خدا را زنده می داند وآنها را درحال دریافت رزق معرفی می کند

-          قران آل فرعون را هم اکنون در حال دریافت عذاب می داند. عذابی که با عذاب قیامتی متفاوت است.

-          در قران به سخنان شخص مقتول پس از  کشته شدن اشاره شده است

 

در روایات اسلامی نیز گزاره هایی دال بر زنده بودن انسان پس از مرگ وجود دارد از جمله داستان سخن گویی پیامبر با کشته شدگان بدر واحد، دستور پیامبر به زیارت قبور مردگان ،تشریف فرمائی آن حضرت به گورستان وسخن گویی با مردگان و...

....................................

در مقابل طرفداران  نظریه جاودانگی نفس، ماده گرایان قرار دارند(فیزیکالیست ها) که اصولا تجرد نفس را قبول ندارند وبرای همه فرایندهای روحی مثل ترس،تعجب،خواب،شهود،رویای صادقه و....توجیهات فیزیکی می آورند وآنها را حاصل تراوش هورمونهای مختلف در بدن می دانند.

پاسخ کلی روح گرایان آن است که ما منکر وجود فرایندهای فیزیکی ومنکر ارتباط اعصاب ونقش مغز وترشح هورمون ها در بدن نیستیم بلکه معتقدیم همه اینها با مدیریت یک نیرو ویک وجود  هوشمند انجام می شود که  روح نامیده می شود. درواقع تن وهور مونها وسلول های مغز ورشته اعصاب وعضلات و استخوان بندی، همه ابزار های مورد استفاده روح برای کنش در عالم خاکی است.قطعا پس از بین رفتن بدن (بر اثر حوادث یا بیماری ونظایر آن) روح از کنش د رعالم خاکی تا حد زیادی محروم می شود .

....................................................

طرفداران تجرد روح (روح گرایان) خود به دو دسته تقسیم می شوند: تناسخ باوران و معاد باوران

تناسخ باوران : غالب طرفداران این نظریه را پیروان ادیان هندی(هندونیزم،بودیزم، جاینیسم،تانترا  )وعرفانهای منشعب از آن تشکیل می دهند.

براساس نظریه تناسخ ، روح انسان پس از مرگ وارد به بدن شخص ویا حیوان ویا موجود دیگری می شود .نقل وانتقال به بدن های بعدی بر حسب نحوه عملکرد اشخاص در بدن های قبلی تعیین می شود. قوانین  مربوط به این نقل وانتقال ها  قانون کارمه نام دارد.به عنوان مثال  زن نافرمان پس از مرگ به بدن شغل متناسخ می شود .

مخالفان نظریه تناسخ ایراداتی بر آن وارد  ساخته اند که در کتب فلسفی ونوشته جات مرتبط می توان یافت:

http://rah-afsane.mihanblog.com/post/25

 

معادباوران :

غالب این گروه را طرفداران ادیان الهی نظیر زرتشت، یهود ،مسیحیت واسلام تشکیل میدهند. این اندیشه در متون مقدس اسلامی با توضیحات وجزئیاتی بسیار بیش از  ادیان سابق بیان شده است.

اعتقاد به معاد از نتایج قول به حکمت وعدالت الهی محسوب می شود .اگر  قائل به این دو وصف برای خدا نباشیم لزومی برای اعتقاد به معاد نخواهیم داشت .

بر اساس قول به حکمت الهی وقبول این که خداوند کار عبث انجام نمی دهد، نمی تون باور داشت که جهان با این همه عظمت ، بی سرانجام وبی هدف باشد. قابل قبول نیست که این همه زیبایی ها واین نظم شگرف وخلقت انواع واقسام موجودات به نتیجه ای ختم نشود ووجود موجودات مختلف به ویژه انسان با آن همه  ظرفیت ها  بی هدف باشد وبرنامه خاصی پس از مرگ او در طراحی خلقت پیش بینی نشده باشد.

بر اساس قول به عدالت الهی  وبا توجه به عدم  امکان وظرفیت  پاسخگویی  این جهان برای پاسخ دهی اعمال انسان ها نتیجه می گیریم گه باید فضای دیگری در میان باشد که در آن نتیجه کامل اعمال انسان ها قابل استیفا باشد.به عنوان مثال پاسخ اعمال شخصی مثل  صدام که دستش به خون هزاران انسان بی گناه آلوده است  با چند بار اعدام وبا چه مجازات دنیوی قابل اجراست. همچنین زحمات کسانی  مثل امام خمینی که هزاران جوان این مرزوبوم  عزت وانگیزه بخشید وبه ملت  خود  احساس غرور واستقلال  بخشید وهزاران جوان که در آستانه انحرافات معنوی بودند را به مسیر دین و شریعت ومعنویت رهنمون ساخت  با چه میزان طلا ونقره قابل جبران است

دلایل دیگری هم برای اثبات معاد مطرح شده  است که طالبان می توانند برای آن  به کتب کلامی رجوع کنند.

  • حسین رهنمائی