درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

پینو کیو و ماه رمضان

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ب.ظ

           "همه ما پینوکیو هستیم ،همه ما باید از آقاروباهه زندگیمان پرهیز کنیم.گربه نره زندگی ما همان رفیق چرب زبانی است که با ظاهری مهربان و به ظاهر دلسوز سعی در نزدیک شدن به ما دارد تا مارا از خدا دور کند"


سال ها پیش سریال کارتونی به نام پینو کیو در تلویزیون پخش شد که به علت استقبال نوجوانان کشور تا کنون چندین بار بازپخش شده است .این سریال که برگرفته از کتابی به همین نام نوشته کارلو کلودی   نویسنده ایتالیایی قرن نوزده است ،حکایت پسر بچه چوبی است که توسط نجار پیری ساخته میشود  پدر پیر او (ژپتو) سعی می کنه اسباب تربیت او را فراهم کنه واو را به مدرسه می فرستد اما این کودک بازیگوش با شیطنت هایی که دارد عرصه را بر همسایگان واولیای مدرسه واطارفیان خود تنگ می کند . در این بین سروکله دو شیاد پیدا میشود (گربه نره وروباه مکار) که به دلیل قابلیت های پینو کیو سعی می کنند با فریب او از او به عنوان وسیله ای برای رسیدن به مطامع خودشون استفاده کنند.آنها با وسوسه ودروغ پینو کیو را از مسیر درس ومدرسه  وخانه فراری می کنند وبه صاحب خیمه شب بازی می فروشند وبدینترتیب دوران فراق او با پدر ژپتو آغاز می شود واین دو برای دیدار مجد د خود سفرهای فراوانی انجام  میدهند.

 


این داستان از وجوه عرفانی ومعنوی برخوردار است که مناسب دیدم با توجه به فرارسیدن ماه مبارک رمضان برداشت های خودم را از آن تقدیم دوستان کنم

در کنار آن دو شیاد دو عنصر هدایتگر (جینو ، (همان جوجه اردک که همیشه همراه اوست وزیر کلاه او لانه دارد) وفرشته مهربون که هر از چندگاهی درمواقع خطر به شکل های مختلف مثلا یک دختر زیبا ویا یک کبوتر ویا یک آهو در معرکه وارد می شود واسباب نجات پینو کیو را فراهم می سازد .

از ویژگی های جالب پینو کیو دماغ اوست که به محض دروغ گفتن دراز می شود واسباب رسوایی و آبروریزی  وی را فراهم می سازد.مسیر زندگی پینو کیو پیچ وخم زیادی دارد . در یکی از این مراحل ، وی به تشویق آن دو شیاد وارد شهر بازی ها می شود شهری که هر کاری در آن آزاد است وهیچ محدودیتی در آن نیست وهمه مشغول بازی هستند. وجالب آن که در انتهای این مرحله معلوم می شود این شهر فریبی بیش نیست وابزاری است برای خر کردن مخاطبان واستفاده از آنها در سیرک.پینو کیو خر می شود یعنی از نیمه آدمیت به حیوانیت می رسد این آزادی وسرگرمی وغفلت او را پست تر از قبل می کند  وبرای برگشتن  به مقام قبلی که آن هم از مقام اصلی ومطلوب او یعنی انسان واقعی بودن فرسنگ ها فاصله داردوی وارد عرصه ای از تلاش وزحمت می شود ونهایتا به کمک جینا وهدایتهای فرشته مهربون دوباره به همون آدم چوبی تبدیل می شود.

در هر فریب وانحرافی  واشتباهی که برای پینوکیو پیش می آید  سادگی وخوش قلبی او ونیز حمایتهای فرشته مهربون وجینا باعث بازگشت او به مسیر اصلی زندگی یعنی پیداکردن پدر ژپتو می شود.وی به اشتیاق پیداکردن پدر ژپتو به سفر دریایی می رود ودر این بین اسیرکام نهنگ می شود ودر آنجاست که پدر خود را دوباره پیدا میکند . پدر وپسر پس از سال ها دوری وفراق همدیگر را می یابند .این دیدار هم زمان می شود با تبدیل شدن پینوکیو به انسان واقعی .

نکته ها:

داستان پینوکیو  به دلیل ظرافتهای تربیتی که داشت با استقبال مردم ایتالیا وبه تبع آن مردم سایر کشور ها واقع  شد. دماغ پینوکیو نمادی برای دروغگویان تبدیل شد وماجراهای آن به صورت  فیلم  سینمایی، سریال تلویزیونی ، سریال کارتونی  ،کتاب های داستانی و... وارد ادبیات جهان شد . اکنون در میان اهل مطالعه جهان کمتر کسی است که پیینو کیو را نشناسد.

به نظر من این داستان در کنار جنبه های آموزشی واخلاقی وتربیتی که دارد از جنبه های عرفانی نیز بی بهره نیست. ماجرای پینوکیو بیان یک سیر وسلوک عرفانی زیبا البته با قرائت مسیحی است.در واقع هریک از ما نوعی پینوکیو هستیم که برای رسیدن به پدر ژپتوی خودمان باید سیروسلوک عرفانی طولانی را طی کنیم.

در این داستان، سازنده وخالق پینوکیو پدر ژپتو نام دارد واین بی ربط با نگاه مسیحیان به خلقت نیست.در ادبیات مذهبی مسیحیان از خدای خالق به پدر تعبیر می شود پدری که در آسمان است ومشفقانه بر احوال فرزندان (مخلوقاتش) نظارت می کند. از آنجا که کشیش نماینده پدر آسمانی است لذا به او هم پدر گفته می شود.به همین ترتیب  رهبر مسیحیان (کاتولیک)  که بزرگ همه کشیشان است نیز به صورت مطلق پدر  (پاپ) خوانده می شود زیرا اصلی ترین نماینده پدر آسمانی در روی زمین است .

پینو کیو از همان ابتدا پدر را مشتاق وعاشق خود می سازد واو را از تنهایی در می آورد وبه زندگی وی امید می بخشد.او انسان ناقصی است که برای انسان کامل شدن باید مسیر دراز پر از خطر وسختی را طی کند واین همان چیزی است که عارفان تحت عنوان سیروسلوک معنوی از آن یاد می کنند.

پینو کیو در سیروسلوک خودش همیشه از  همراهی دو عامل هدایتگر برخوردار است اولی جینو که شاید تعبیری از وجدان ، قلب ویا عقل سالک باشد .پرنده کوچکی که در کلاه پینوکیو ساکن است وهمیشه در مواقع انتخاب وی را به انتخاب راه درست تشویق می کند.ودومی فرشته مهربان موجودی متعالی وزیبا که در قالب های مختلف برای هدایت پینوکیو روی می نمایاند که به نظر من نماد روح القدس است. موجودی متعالی که از نظر مسیحیان ،وجه سوم خدای آسمانی است که در هستی سریان وجریان دارد واسباب هدایت وکمال انسان ها را فراهم می سازد وآدمیان گناهکار با اقرار نزد او آرامش وبخشش می یابند. در فرهنگ مسیحی روح القدس شکل خاصی ندارد وگاه به شکل پرنده ویا به دیگر اشکال برای یاری وهدایت بندگان وارد نمی شود شبیه همان چیزی که در داستان پینوکیو  برای فرشته مهربان ترسیم شده است. او نیز گاه به شکل کبوتر ،گاه به شکل آهو وزمانی به شکل دختری مهربان بر سر راه پینوکیو ظاهر می شد وی را از خطرات گمراهی ها نجات می داد.درمقابل این دو عنصر هدایتی ، دو عنصر ضلالتی نیز وجود دارند.آقا روباهه وگربه نره که دایم به وسوسه وفریب وسوء استفاده از پینوکیو مشغولند وشاید نمادهایی از نفس اماره وابلیس باشند.

پینوکیو تشویق به حضور در شهر اسباب بازی ها می شود، شهری که در آن فقط بازی وسرگرمی معنا دارد وهیچ قانونی و جود ندارد. والبته نهایتا به خر شدن او (مسخ هویت او به هویت حیوانی) وکاراجباری در سیرک ختم می شود .پیام واضح این بخش از داستان آن است که هر مسلک وفرهنگی که آدمی را تشویق به رهایی از قید وبند شریعت واخلاق نماید در فکر تسخیر انسان است واندیشه خر کردن وتحمیق وی را  در سر دارد.فرهنگ ولنگاری و بی دینی وآزادی اخلاقی که در غرب ترویج می شود ابزاری است برای تحمیق انسان ها ومسخ آنان ووسیله ای است که سودجویان برای بهره برداری واستثمار ملتهای دیگر از آن استفاده می کند.

پینوکیو برای رسیدن به پدرش دردسر های فراوان وسختی های بسیار می کشد ونهایتا در کام نهنگ می افتد یعنی سخت ترین مشکل قابل تصور و در اوج مشکلات پدر خویش را باز می یابد وتبدیل به انسان می شود.پیام این داستان آن است که برای رسیدن به مقام انسان کامل باید سختی ها کشید وبا قوای ظلمانی مبارزه ها کرد واین همان است که در سیرو سلوک عرفانی به ریاضات ومبارزه با امیال نفسانی از آن یاد می شود. هرکه طاوس خواهد جور هندوستان کشد.دیدن پدر (لقاء خالق) ورسیدن به مقام قرب الهی وانسان کامل شدن پس از تحمل رنج ها مرارت ها ومشکلات است که شاید بزرگترین آن دوری از وسوسه گران وگوش دادن به پیام عقل ووبشارتهای روح القدس باشد.

هریک از ما نیز بسان پینوکیو نفس اماره وشیطانی داریم وعلاوه بر آنها  دوستان ورفقای نابابی داریم که مارا به شکستن حریم پروردگار تشویق می کنند. آنها تلاش می کنند کار بد ما را غیر مهم وخطای مارا امری عادی نشان دهند وجرئت ما را بر تکرار معاصی برانگیزانند.سالک راه خدا باید از این یاران دغل دست کشد وباتحمل سختی ها راه رسیدن به لقاء پروردگارش را طی کند.

سخن آخر:

ماه مبارک رمضان تمرینی است برای مومنان که با ترک بعضی از تمایلات شکمی وزیر شکمی خود را برای مبارزه با تمنیات شیطانی حرام در ماه های دیگر آماده سازند.انسانی که سی روز بر شهوت و شکم خود غلبه کرد خیلی بیش از دیگران قدرت خودداری از وساوس شیطان در دیگر ایام سال را دارد.

در این  ماه به خواندن قران وادعیه بسیار سفارش شده است.و به دلیل خوردن سحری وادعیه وقت سحر (همچون دعای سحر ودعای ابوحمزه ثمالی و...) باب مناجات شبانه با خداوند برای مومنان بیش از ماه های دیگر مهیاست. سالکین راه وصول به لقاء الله بیشترین بهره را از این فرصت معنوی می نمایند.

هریک از ما در مسیر زندگی عبادی خود گربه نره وروباه های مکار فراوانی داریم.هردوست چرب زبانی که آدمی را به گناه دعوت کند روباه مکار ماست.راه نجات ما دوری از روباه های مکاراست

امید که اهل ایمان نویسنده را از دعای خیر خویش محروم نسازند.

  • حسین رهنمائی

نظرات  (۵)

  • امیرحیسن رعیت پیشه
  • با سلام من مدیر سایت دیزاین فا هستم اگر تمایل به ساخت بنر و..دارید می توانید از سایت زیر به ما مراجعه کنید
    به مناسبت ماه مبارک رمضان ساخت بنر به مدت یک هفته رایگان می باشد
    Www.designfa021.blog.ir
  • محسن تقی زاده
  • کانون فرهنگی هنری قاسم بن الحسن(علیه السلام)
  • سلام علیکم
    مطلب فوق العاده ای بود. احسنت
    خدا را شاکریم که با شما آشنا شدیم
    با افتخار لینک شدید
  • عادل 正義の人
  • اولین پخش این کارتون در ژاپن سال 76 و 77 و در52 قسمت بوده است.

    اطلاعات بشتر:

    http://www.animenewsnetwork.com/encyclopedia/anime.php?id=2129

  • کانون فرهنگی هنری قاسم بن الحسن(علیه السلام)
  • سلام علیکم استاد
    چرا دیگه مطلب نمی ذارید؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی