درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

۹۷ مطلب با موضوع «درس ها» ثبت شده است

همانطور که دانشجویان درس اندیشه اسلامی 1 دانشکده زبانها مستحضر هستند قرار شد بجای جلسه آخر متنی در وبلاگ گذاشته شود و مثل بقیه دروسی که در کلاس تدریس شد مشمول سوالات امتحان نیز باشد.

در اینجا من  لینک دو فایل را قرار میدهم اولی متن درسی است که در بالا گفته شد ودومی فایل پرسشنامه ای است که به صورت  اختیاری می تونید به اون پاسخ بدهید وبرای من بفرستید والبته من پیشنهادمی کنم که حتما آن را پاسخ بدهید وبرایم بفرستید.

قطعا اگر تدریس من برای بعضی از شما جالب بود بخاطر همین نظریاتی است که در طول سالها تدریسی که داشتم از دانشجویانی که در ترمهای قبل بودند دریافت کردم  وبکار بستم. درواقع من در کنار درسسی که دادم درسها یاد گرفتم  بنابراین اگردوست دارید کیفیت کلاس بالاتر برود لطفا این فایل را دانلود کنید پس از پرکردن وجواب دادن به آدرس ایمیل من  ارسال نمائید. قبلا از همه دانشجویانی که این کا را می کنندتشکر می کنم

1- آدرس فایل https://tehran.academia.edu/hrahnamaei


2- لینک فایل  پرسمان 

چنانچه در دانلود با مشکل برخورد کردید در قسمت نظرات اعلام کنید

آدرس ایمیل من :

hedayat110@gmail.com


ضمنا نمونه سوالات نیز انشالله به زودی در وبلاگ قرار خواهد گرفت

  • حسین رهنمائی

باسمه تعالی

 

برای بسیاری از افرادی که در باره دنیای پیرامون خودشون اهل تفکر هستند  معمولا این سوال مطرح میشه که اگر خدایی که اون بالا نشسته واقعا عالم وحکیم وعادل است پس چرا زندگی در این دنیا اینقدر مشکلات داره؟ چرا یه عده ای فقیرند ویه عده ای غنی ؟ چرا یه جا زلزله میاد ویه جا نمیاد؟چرا حیوانات خطرناکی مثل مار وپلنگ وخرس و موش وحشرات مضری مثل عقرب وسوسک و... وجود دارند؟ چرا جنگ وخونریزی ومصیبت وبیماری ومرگ زندگی را تلخ می کنند؟ چرا همه موفق نیستند؟ چرا ؟چرا؟چرا؟...

برای پاسخ به این سئوالات دقت در امور زیر کارگشاست 

1-    چیزهایی که بهش اشاره شد را می توان تحت عنوان "شر" نام نهاد.به طور کلی شر یعنی آنچه ترجیح داده نمی شود وعقل نبودش را می پسندد

2-    شر امر عدمی است یعنی از نبود وفقدان یک امر وجودی پدید می آیدمثلا : بیماری حاصل نبود نظم ارگانیکی بدن ،فقر به معنی نبود ثروت و،مرگ یعنی فقدان ارتباط روح با بدن،

3-     همانگونه که شر عدمی است پس می توان گفت خیر امر وجودی  است ونتیجتاً  هرچیز از آن جهت که موجود است خیر است وبه لحاظ عدمهایی که پیدا می کند ویا به علت عدمهایی که درپی می آوردمصداق شر می شود.مثلا فشار خون وسرما هرچند فی ذاته بد نیستند اما چون اولی به معنی عدم سلامتی انسانو چون دومی باعث سرماخوردن ما می شود شر هستند.

4-    شر وخیر از مقایسه بین اشیاء استنتاج می شود مصداق خارجی منحازی ندارد.یعنی ما در عالم واقع یک چیز وافعی وملموس که اسمش شر باشه نداریم بلکه از مقایسه مثلا نیش مار وبدن شخص مصدوم می گوییم شر است

5-    شر امر نسبی است ما شر مطلق نداریم هرشری ممکن است از جهت یا جهات دیگری خیر باشد. مثلا:نیش مار اگر چه برای مارگزیده شر است اما برای خود مار خیر است چون وسیله شکار وی است

6-    شرور عالم کثیرند اما اکثر نیستند یعنی هرچند تعدادشون زیاد است اما در مقایسه با خیرات عالم اندک هستند

7-    عالم ماده وجسم عالم تزاحم منافع است وبرعکس عالم مجردات عالم سازش . لذا عالم ماده منبع شر است

8-    لازمه شر بودن جسم وجسمانیت  ومادیت است هرچه مادیت کمتر دامنه شر محدودتر بنابراین هرچه مجردتر خیرتر.

9-    موجودات عالم بر چند  نوع قابل تقسیم اند (ذات خدا که خیر ووجود محض است را حساب نکردیم):

9-1)         خیرات محض=مجردات تامه که هیچ وجهی از مادیت وجسمانیت وتعارض وتزاحم ندارند؛ نتیجتا شر ندارند یا شر کمی دارند

9-2)         موجوداتی که خیرشان از شرشان بیشتر است. تمام موجودات غیر از دسته اول در این دسته جای می گیرند. محروم کردن جهان از چنین موجوداتی بخاطر اندک شری که دارند خود یک شر بزرگ است زیرا به معنی بخل وعدم فیاضیت (عدم یک کمال=نقص) معنی می شود. (مثلا خلق نکردن  آتش،مار،دریا،باران و..بخاطر افرادی که احیانا دچار سوختگی ویا نیش مار ویا غرق شدگی وسیل زدگی می شوند به معنی محرم کردن انسانها از هزاران فایده دیگری است که از این موجودات می توان بهره گرفت واین خود نوعی بی عنایتی به مخلوقات است.)؛

9-3)         موجوداتی که شرشان بیش از خیرشان است . اصولا ایجاد چنین مخلوقی با حکمت الهی سازگار نیست و  وما چنین موجودی سراغ نداریم

9-4)         موجوداتی که شر محض هستند،چنین موجودی عقلا قابل ایجاد نیست چون شر محض یعنی عدم محض وعدم ایجاد شدنی نیست

10-شرور ( یعنی همان موجوداتیکه در کنار خیراتشان شر هم دارند = دسته دوم) را می توان به دو دسته طبیعی واخلاقی(انسانی) تقسیم نمود.

10-1)      منظور از طبیعی آن دسته از شرور است که انسان د رایجادشان نقشی ندارد نظیر طوفان وزلزله و...

10-2)      منظور از شرور انسانی یا اخلاقی  آن است که ناشی از اراده ،علم وقدرت انسان هاست واگر انسانها این صفات رانداشتند طبعا چنین شروری هم ظهور نمی کرد. (مثل دزدی ،قتل،جنگ،دروغ،تهمت،کفر وبی ایمانی و...)

اکنون زمان پاسخ گویی به سوال مور د اشاره فرارسیده است :

 آیا امکان نداشت موجودات نوع دوم بدون وجه شر آفریده می شدند؟

ج1- در خصوص شرور طبیعی باید گفت اغلب  این گونه امور از لوازم  ذاتی آن اشیاء است مثلا آب اگر روان نباشد دیگر آب نیست والبته همین روان بودنش باعث پدید آمدن سیل یا غرق شدن انسان در آن می شود. ویا آتش اگر سوزان نباشد دیگر آتش نیست والبته همین سوزندگی مفیدش باعث ایجادخسارات هم می شود که گریز ناپذیر است .البته با تدبیر می توان دامنه شر این موجودات را کم کرد مثلا در دریا از  کمربند نجات ،در مقابل آتش با لباس نسوز وارد عمل شد ،در مقابل طوفان وسیل با دقت در معماری وانتخاب درست محل زندگی ،در مقابل بیماری بارعایت بهداشت و...عمل کرد وزلزله نیز نتیجه فعل وانفعالات مواد داخل زمین است وبه گفته دانشمندان در جای خود برکات زیادی دارد

ج2-  در مورد شر اخلاقی هم باید دانست اگر منشا این امور که همانا قدرت ، اختیار ،حب ذات  واراده و... را از انسان بگیریم دیگر امکان انجام امور شر را ندارد اما دیگر انسان انسان نیست زیرا انسانیت وویژگی انسان به توانایی انتخاب اوست واگر قدرت انتخاب رانداشته باشد  انسانیتش بی معنا خواهد بود.از سوی دیگر اگر عقل واراده انسان به گونه ای تقویت می شد که انسان فقط به سراغ امور عقلانی وخیر گام برمیداشت یعنی مثل فرشتگان می شد وما میدانیم که قبلا چنین موجوداتی به نام فرشتگان در عالم بودند ونیاز به خلق انسان نبود . انسان آفریده شد تا سبد خلقت الهی کامل شود.بنابراین باید با حیوانات وفرشتگان واجنه وسنگ وچوب متفاوت باشد وتفاوت انسان با اینها در همین اراده واختیار به اضافه جسمانیت است زیرا هیچکدام از موجودت دیگر این ترکیب را باهم ندارند. بنابراین  تبدیل موجودات دسته دوم به دسته اول یعنی توقف خلقت در اولین مرحله خود  وامتناع خداوند از رساندن فیض به عالم انسانیت. واین یعنی خدا فیضی را از هستی دریغ نماید که به معنی  زیر سوال رفتن فیاضیت خداوند است

نکته آخر: پدیدار شدن شر در عالم نتیجه جریان قانون علیت است. فلج شدن فرزند معلول دائم الخمر بودن مادر باردار است واگر از مادر باردار دائم الخمر بچه سالم به دنیا بیاید وآتش دست مارانسوزاند (درعین این که غذا یا چوب  را می سوزاند)،آب ماراغرق نکند(در عین اینکه  روان است)،و....چنین دنیایی ،دنیای هردنبیل وغیر حکیمانه وبی نظمی خواهد بود که دیگر از هیچ علتی نمی توانستیم منتظر معلول مخصوصش باشیم ودر آن صورت دیگر چیزی به عنوان علم ودانش بشری تولید نمی شد زیرا علم بشری محصول تلاش انسان برای یافتن علت اتفاقات وپدیده های عالم است.

ج3) وجود شر در عالم باعث رشد علم وتکنولوژی شد . اگر سیل زلزله وسرما وگرما نبود بشر هیچگاه به فکر ساختن خانه نمی افتاد ونتیجتا علم معماری وبسیاری از صنایع ایجاد نمی شد. اگر بیماری نبود شاید انسان هیچوقت دنبال شناخت بدن وتاثیر مواد بر روی آن نمی رفت  واگر....

 وجود شرور در عالم  این خیر را در پی داشت که انسان توانست تمدن انسانی ایجاد کند واز حیوانات متفاوت شود وگرنه ما هنوز در غار می زیستیم وبا موریانه ها هیچ تفاوتی نمی یافتیم.بنابراین تمدن وپیشرفت انسانی مدیون وجود شرور است. به همین ترتیب بسیاری از پیشرفتهای افراد به دلیل سختی ها وبدی های دنیاست. بسیاری از بزرگان عالم به دلیل فقر وفشار هایی که در دوران کودکی تحمل کردند در وجودشان  انگیزه پیشرفت وترقی پدید آمدو...

نکته جالب:

اگر شری به نام امتحان و ومشکلی به نام ندانستن وسختی به نام گرفتن  نمره در کار نبود شما هیچوقت این مقاله رانمی خواندید


دکتر حسین رهنمائی

  • حسین رهنمائی

خودآگاهی الهی

دلیل اثبات :

1-     دلیل اول :

مقدمه  یکم :همانگونه که می دانیم علم یعنی حضور ( در علم حصولی :حضور صورت معلوم  ودر علم حضوری ،حضور خود معلوم) ،

مقدمه دوم : خداوند مجرد است و بر خلاف مادیات ،امورمجرد از خود غیبت ندارد زیرا عامل غیبت مادیت است؛

نتیجه : پس خداوند به خود علم دارد واصلاً عین علم به خود است.پس او هم علم وهم عالم و هم معلوم است.

در همین خصوص از امام صادق(ع) نقل شده که :

"هو نور  لاظلمه فیه وحیاه لاموت فیه وعلم لاجهل فیه"

خداوند نوری است که هیچ تاریکی در آن راه ندارد وحیاتی است که هیچ مرگی در او نیست وعلمی است که هیچ جهلی در آن نیست ؛ به عبارت دیگر خداوند نور محض ،حیات محض  وعلم وآگاهی محض است.

2-     دلیل دوم:

این دلیل از شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق نقل شده است ومختصر آن چنین است :

  مقدمه یکم:خداوند نور محض ونور همه نور ها (نورالانوار) است و هیچ چیزی ظاهر تر از آن نیست

مقدمه دوم :علم یعنی ظهور وآشکار شدن برای عالِم ، وهرنور مجردی به ذات خود علم دارد زیرا  نور برای خودش عین ظهور است .

نتیجه : پس خداوند برای ذات خود ظاهر  نتیجتا به ذات خود آگاه است.

 

علم پیشین الهی به خلقت:

برای اثبات علم پیشین الهی به خلقت ادله مختلفی می توان اقامه نمود از جمله:

1-     دلیل نقلی:

امام باقر: "کان الله عزوجل ولاشیء غیره ولم یزل عالما بمایکون فعلمه به قبل کونه کعلمه به بعدماکونه "

ترجمه(در ابتدا)خداوند بود وهیچ چیز نبود و خداوند پیوسته به افعال خود(مخلوقات) علم دارد چه قبل از ایجادشان وچه بعد از ایجادشان.

 

2-     دلیل عقلی ،

به عنوان دلیل عقلی به سخن ونظر سه تن از فلاسفه مشهور عالم اسلام اشاره می کنیم :

ابن سینا: خداوند همانگونه که قبلاً  آمد  علم به ذات خود دارد .و از آنجا که ذاتش علت تامه جمیع مخلوقات است ونیز از آنجا که علم به علت تامه سبب علم به معلول است. (یعنی اگر همه علتهای منتهی به پیدایش یک معلول را بدانیم می توانیم دقیقا آن معلول را پیش بینی کنیم)  پس خداوند به همه موجودات  عالم که همه معلول اویند عالم است .

از نظر ابن سینا علم  پیشین الهی به مخلوقات  به واسطه  حضور صورت اشیاء نزد خداوند محقق می شود.  مثل یک مهندس که  به واسطه وجود صورت ونقشه ساختمان علم پیشین  به آن دارد. این تصور باعث ایجاد اشیاء وصدور آنها از سوی خداوند می شود

دیگر دانشمندی که در زمینه علم الهی سخن گفته است  شیخ شهید  شهاب الدین سهروردی است . وی علم الهی به اشیاء را به سبب نفس حضور آنها نزد خداوند می داند . همه اشیاء عالم بدون هیچ واسطه ای نزد خداوند حاضرند وبدین ترتیب خداوند به عالم آگاه است   (برخلاف نظر ابن سینا که علم الهی را به واسطه صورت علمی اشیاء می دانست) .

      دیگر دانشمند صاحب نظر مشهور  مسلمان  که با ارئه تئوری خود بحث بیین علم الهی را یک گام دیگر به پیش برد ملاصدرا است خلاصه نظر وی که تحت عنوان علم اجمالی در عین کشف تفصیلی مشهور است  را اینگونه می توان توضیح داد :

خداوند در عین واحدیت وبساطت (عدم ترکیب) وجودی که دارد واجد همه کمالات مخلوقات است.

همانگونه که در جای خود ثابت است خداوند علم به ذات دارد. این یعنی خداوند به همه کمالات مخلوقات هم اجمالاً علم دارد زیرا ذاتش واجد همه کمالات هستی است (واگر چنین نباشد یعنی نقص و رسوخ ترکیب در ذات که ماقبول نداریم )

علم اجمالی به همه مخلوقات یعنی آنچه به صورت کثرت در جهان است به شکل بسیط در وجود حق تعالی موجود است  وبه سبب علم الهی به ذاتش، خودبخود به آنها هم علم دارد.  به همین ترتیب علم الهی  پس از خلقت نیز به دلیل  اینکه مخلوقات عین ربط به خداوند هستند  و خودشان ویا صورت علمیه شان  همواره نزد ومرتبط با او هستند محقق است . بنابراین وجود خارجی اشیاء همان علم الهی به آنهاست.

  • حسین رهنمائی

بسم الله العلیم

گزارش مختصری از درس 4شنبه 29 آبان 92


گفتیم که خداشناسی (تبیین صفات الهی ) از روشهای  مختلفی همچون : روش عقلی فلسفی،عقلی تجربی (برهان نظم)، قیاس اولویت (این هم ترکیبی از تجربه وتعقل است) روش نقلی وکشف وشهود عرفانی امکان پذیر است. همچنین گفته شد که تقسیم بندی های متعددی در خصوص صفات الهی رایج است از جمله تقسیم صفات به ثبوتی و سلبی که منظور  از ثبوتی صفاتی است که حاکی از وجود کمالی در ذات الهی وسلبی در مقابل آن است.ونیز تقسیم به دو دسته ذاتی وفعلی که منظور از ذاتی آن بود که برای انتزاع آن فقط تصور ذات کفایت الهی کفایت می کند مانند حی ،احد،ازلی ،ابدی ، ودر مقابل اوصاف فعلی که علاوه بر ذات الهی باید مخلوق یا مخلوقاتی را تصور نمائیم  مانند صفت رزاق که به این معنی است که خداوند  دهتده رزق به مخلوقات است که همانطور که می بینید  علاوه بر خدا ،رزق ومخلوقات که هردو از افعال الهی هستند در تعریف آورده شده است ویا صفت غفار که به معنی این است که خدا  گناه بندگان را می پوشاند که باز همانطور که می بینید شامل گناه بندگان است یعنی مفهومی غیر از مفهوم ذات الهی در تعریف آن آمده است.

اکنون به طور خلاصه به تعریف معنی صفت علم الهی می پردازیم 

علم  الهی

تعریف علم : ما وقتی به یک مکان یا زمان یا شخص یا بو یا صدا ویا هرچیزی دیگر علم پیدامی کنیم که تصویر ی از آن نزد ذهنمان حاضر شود . به همین ترتیب از اوصاف باطنی خود نظیر خشم وخوشحالی و غم  وغرور  وسایر حالات درونی نیز اطلاع داریم اما نه به شکل حضور صورت آنها بلکه بر اساس حضور خود آنها ،یعنی ما در هنگام شادی یا غم تصویری از شادی وغم در وجودمان نداریم بلکه خود غم وشادی را در خود حس می کنیم  به همین ترتیب همه ما علم به ذات داریم واین علم نیز  به واسطه حضور خودمان(نه تصویر  خودمان ) نزد خودمان است .

پس نتیجه می گیریم که "علم یعنی حضور " حالا اگر حضور خود شیء باشد میشه علم حضوری واگر تصویر شیء باشد می گوییم "علم حصولی " همچنین باید دانست که شأن ماده  غیبت است واگر جایی سخن از حضور است پای غیر ماده درمیان است یعنی مجرد از ماده . بنابراین علم وتجرد همراه هم هستند .

اکنون با این  تعریف سراغ فهم علم الهی و اقسام آن می رویم :

1- علم الهی به ذات خود :

خداوند مجرد است  و امور مجرد برعکس  امور مادی از خود غیبت ندارند . یعنی بخشی از آن  نسبت به بخشی دیگر غایب نیست .بنابراین هر امر مجردی عین حضور نزد خود است ولذا  خداوند که از همه مجردات مجردتر است  از شدید ترین  مراتب علم به ذات برخوردار است .

این مسئله از طریق قیاس اولویت نیز قابل اثبات است .به این تقریر که ما مخلوقات علم به ذات داریم واین یک نوع کمال است پس خالق ما که واجد  اتم کمالات  است به طریق اولی  واجد این کمال است..

2- علم الهی به مخلوقات پیش از آفرینش:

نکته اول  :به نظر بعضی از محققین این سوال اصلا غلط است چون برای خدا قبل وبعد معنی ندارد این ما هستیم که اسیر  زمان قبل وبعد هستیم . خداوند مجرد از زمان ومکان است وبه دیروز وامروز وفردا به طور یکسان علم دارد .

نکته دوم : به فرض که زمان برای خدا معنی بدهد . چون او خالق همه اشیاء است وروابط بین اشیاء را خودش ایجادکرده است بنابراین خود می داند که هر علتی چه معلولی را د رپی خواهد داشت به همین دلیل اولین مخلوقی را که آفرید خودش می دانست که آن مخلوق باعث وقوع چه حوادثی ومعلولاتی می باشد  به همین ترتیب  معلول معلول شیء اول را هم می توانست پیش بینی کند  وبه همین ترتیب معلول معلول معلول را و ... تا آخر خلقت را از همان اول می توانست پیش بینی کند .

نکته سوم: تفاوت پیش بینی ما با خداوند این است که پیش بینی های بشری گاه با خطا همراه است اما پیش بینی خدا تخلف ناپذیر است . علت آن این است که ما به همه عوامل وعلل آگاهی نداریم . چه بسا علل دیگری در وقوع یا عدم وقوع حادثه ای که مد نظر ماست دخالت داشته باشند که از نظر ما مخفی مانده است ودخالت آنها باعث شود پیش بینی ما درست از کار در نیاید .این مشکل در علم الهی جای ندارد زیرا خداوند به تمام علل آگاهی دارد وچیزی از وی مخفی نیست زیرا خود خالق همه  علتهاست.

نکته چهارم : در خصوص پیش بینی رفتار آدمیان که دارای اختیار هستند نیز  از آنجا که خداوند تمام ریزه کاری های وجودی ما و روحیات  وخصایصی که به تصمیم ما منتهی می شود را می داند واز آنجا که وقوع همه حوادثی که در محدوده زمانی انجام آن کار خاص روی می دهد وباعث تغییر در تصمیم ما می شود را هم می داند بنابراین دقیقا می تواند پیش بین یکند که در فلان ساعت وفلان دقیقه  شما پس از خواندن این  متن مثلا  دگمه  اینتر  را فشار میدهید یا نمیدهید .بنابراین علم الهی شامل رفتار موجودات مختار نظیر انسان هم می شود واز بدو خلقت به تمام رفتار وحرکات وسکنات ما آگاه بوده است.

تذکر : همه این استدلال ها بر این اساس است که علم الهی را از مقوله پیش بینی بدانیم .حال آنکه از دیدگاه فیلسوفان وهمچنین عارفان ومتکلمان ، علم الهی توجیهات پیچیده تری دارد که در آن اصولا زمان نقشی ندارد. طالبان را به کتب مربوطه ارجاع میدهم

  • حسین رهنمائی

هوالسلام

 

یکی از دانشجویان در بخش نظرات منظور از واژه کلاس را پرسیده است !!!!!

 

معنا واضح است یعنی باید به یادداشتهایی که از بیانات ومباحث کلاس تهیه کردید مراجعه کنید

 

البته فایل پاورپوینت هم می تواند مفید باشد اما دقت کنید که فیل به صورت خلاصه وبیان تیترهاست وتوضیحات بشتر را باید از یادداشتهای خودتان بدست بیاورید

 

یکی دیگر از دانشجویان د رمورد سوالات 42 و44 و46 ابهاماتی داشتند که مجبورم توضیحاتی ارائه نمایم

 

سوال 42- بسیاری از امور در قران ذکر نشده است –مثلا نام ائمه یا تعداد رکعات نماز یا شرایط ومقدار زکات -ذکر نشده است  امر با جامعیت قران واسلام منافات دارد؟ توضیح دهید

 قران کتاب قانون است نه کتاب احکام . بسیار ی از ازاحکام فقط به صورت سرفصل وعنوان در قران آمده است وتوضیحات آن در روایات پیامبر ومعصومین آمده است از آنجا که خود قران مارا به رجوع به پیامبر واطاعت از  دائمه معصومین فراخوانده وبر حجیت اهلبیت تاکید کرده است بنابراین در اینگونه موارد باید از توضیح وتفسیر معصوم استفاده کنیم ومانند قانون اساسی که ریز قوانین را بیان نمیکند وتوضیح  موارد را به قوانین مصوب مجلس واگذار کرده است قران نیز توضیحات را بر عهده معصومین واگذار نموده است. به همین ترتیب با توجه به بیان اصل امامت در قران عدم ذکر زیربخشهای امامت ویا عدم ذکر نام ائمه بر جامعیت قران ایرادی وارد نمی سازد

 

44.  با توجه به زمینه های پیدایش  سکولاریسم  در اروپا آیا این نظریه برای اجرا  در جوامع اسلامی قابل پیشنهاد است؟  دهید

همانطور که در کلاس مطرح شد زمینه هایی که باعث ایجاد سکولاریسم در اروپای مسیحی شد به دو بخش تقسیم می شود 1-ایرادات کتاب مقدس (نبود قوانین اجتماعی وفقه مدون در مسیحیت وجدایی حکومت از دین در بیانات عیسی وقدیسان مسیحی و...)  2- عملکردی که رهبران کلیسا به ویژه در قرون وسطی انجام دادند سختگیری ها فساد اقتصادی،فساد سیاسی بد رفتاری با دانشمندان و...

این ایرادات در جوامع اسلامی به شکلی که باعث پدید آمدن سکولاریسم ورنسانس در دنیای مسیحی شد وجود ندارد لذا نظریه سکولاریسم برای جوامع اسلامی قابل پیشنها د نیست وجوامع اسلامی برای حل مشکلات خود باید به روشهای بومی ومتناسب با فرهنگ خود روی بیاورند

 

 در مورد سوال 46:

.  با توجه به اینکه  قرآن  ومعارف آن از سطح واحد و مرتبه ی  یکسانی  بر خور دار نیست بفرمائید چه کسانی وبه چه دلیل  توانایی رسوخ به معانی باطنی  وتماس با بطن قران را دارند توضیح دهید.

همانگونه که در کلاس بیان شد به فرمایش قران (لایمسه الا المطهرون ) فقط انسانهای پاک می توانند با حقیقت قران تماس واقعی داشته باشند از سوی دیگر قران در جای دیگر مطهرون را معرفی کرده است (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل ابیت ویطهرکم تطهیرا) به فرمایش قران اهل بیت مهمترین مصداق مطهرون هستند ولذا آنها می توانند با متن وبطن قران تماس داشته باشند وحقایق درونی آن را کشف نمایند

 

  • حسین رهنمائی

قابل توجه دانشجویان گرامی  دانشگاه تهران

 

سوالات زیر از متن کتاب ویا نکاتی که در کلاس گفته شده است طرح شده است  که با شماره صفحه ویا کلمه کلاس مشخص شده اند .لذا تنها کسانی قادر به پاسخگویی کامل هستند که علاوه بر شرکت در کلاس از مطالعه کتاب نیز غافل نبوده اند.

متاسفانه به دلیل جابجایی تاریخ امتحان وتعطیلاتی که در ترم دوم پیش آمد فرصت تدریس  حجم زیادی از کتاب درسی فراهم نشد .ولذا مجبور به حذف بخش های مذکور شدیم  با توجه به این نکته  محدوده امتحان تمام مطالب کتاب اندیشه اسلامی ۲ -نوشته دکتر محمد محمد رضایی وآیت الله جعفرسبحانی – تا انتهای بخش امامت(198) به استثنای بخشهای حذفی میباشد

بخشهای  حذفی :مبانی سکولاریسم (79) تاانتهای بخش دوم (121)  وتمام بخش پنجم (مرجعیت وولایت )حذف میباشد

چنانچه در مورد یک سئوال پاسخی متفاوت از مطالب ارائه شده در کلاس وکتاب  در ذهن دارید .  می توانید پس از ذکر پاسخ کتاب وکلاس مطلب  مد نظر خود را ذکر بفرمائید .چنانچه از استحکام منطقی برخوردار باشد مورد استقبال قرار خواهد گرفت

 علاوه بر سئوالات تشریحی سئوالات امتحان شامل 4 سئوال چهار گزینه ای می باشد. سئوالات تشریحی ترکیبی از نمونه سئوالات زیر خواهد بود

برای دیدن سئوالات به ادامه مطلب بروید


  • حسین رهنمائی

به نام خدا

با توجه به اتمام بخش اسلام شناسی فایل این درس را جهت استفاده دانشجویان علاقمند در لینک زیر قرار دادم که با دانلود آن می توانید از آن استفاده نمائید


http://bayanbox.ir/id/5794199762881873929

  • حسین رهنمائی