درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

درس وبحث

محلی برای ارائه تحقیقات ،مقالات ،نکته های پراکنده ونیز ارتباط با دانشجویانم

بایگانی

دومین منبع مهم فهم دیدگاه  اسلام دربراه یک موضوع ، سنت است.به طور کلی منظور از سنت :  سخن ورفتار پیامبر (وائمه معصومین) وسکوت  معنا دار ایشان در مقابل عمل افراد  می باشد.منظور از سکوت معنا دار عدم اعتراض ایشان به رفتار یاگفتار دیگران در مواقعی که مانعی از اظهار نظر درمیان نباشد.

در میان اهل سنت ،سخن وعملکرد شخص پیامبر از حجیت تام برخوردار است . از آنجا که اصحاب آن حضرت نزدیک ترین افراد به آن حضرت ومخاطبان اولیه سخنان وی بودند و نسبت به حوادث واتفاقاتی که باعث نزول آیات الهی و صدور احادیث نبوی می شد از بیشترین اشراف واطلاع  برخوردار بودند (نسبت به نسل های بعدی )  همچنین بیشترین مدح وتمجید  پیامبر درباره آنها بوده است وبهترین نسل اسلام محسوب می شوند  بنابراین سخن وعملکرد آنها در درجه بعد از پیامبر نیز می تواند  ملاک تشخیص نظر دین قلمداد شود.

  • حسین رهنمائی

محدوده امتحان میان ترم از تاریخچه شیخیه،بابیه وبهائیه -عقاید شیخیه،عقاید بابیه وعقایت بهائیه می باشد.
 
رجوع به فایل درس های یاد شده که در ستون سمت چپ  وبلاگ قرار دارد مفید است اما به دانش پژوهان عزیز توصیه می شود به فایل های یاد شده اکتفا ننمایند وبه یادداشتهای خود مراجعه نمایند.
نمونه سوالات در ادامه مطلب درج شده است

  • حسین رهنمائی


تحریف، مهم ترین اشکالی است که بر سر راه حجیت کتب آسمانی وجود دارد وجود تغییرات در متن آسمانی ادیان قبلی حتی اگر یقینی هم نباشد به شدت حجیت آن ها را زیر سوال می برد.

تاریخ ادیان شاهد وقوع حوادثی همچون جنگ و اسارت وخرابی معابد و...است که باعث ازمیان رفتن همه یا بخشی از متون مقدس آنان گشته است.از نوشته جات زرتشت جز تعداد اندکی شعر باقی نماند،کتاب مقدس یهود از میان رفت وسال ها بعد ،پس از آن که به همت کوروش قوم یهود به سرزمین خود بازگشتند بازنویسی شد .کتاب مقدس مسیحیان که در واقع خاطرات شاگردان وهواداران عیسی بن مریم است ، حداقل 70 سال بعد از عروج وی به آسمان ها نگاشته شد.بنابراین انتقاد مسلمین به ادیان سابق مبنی بر نامطمئن بودن متون مقدس ایشان چندان بی راه نیست.

  • حسین رهنمائی


1)      فصاحت وبلاغت

 زیبایی های لفظی  یا فصاحت وبلاغت،  مشهورترین وجه اعجاز قران قلمداد می شود.علت این شهرت آن است که  اولین مواجهه عرب زبانان  با اسلام به واسطه شنیدن آیات قران بود واولین گرایش آنان به اسلام به دلیل وجود این ویژگی در آیات آن بود.

هنر خطابه وشعر گویی مهم ترین خصیصه فرهنگی عرب جاهلی بود. شاعران عرب ، مهم ترین عناصر تاثیرگذار در اوضاع اجتماعی آن دوران  محسوب می شدند.فرهنگ وعقاید هر قبیله از خلال اشعار شاعر قبیله معرفی می شد و در آغاز هر نبرد، ابتدا شاعران بودند که با رجز خوانی به مدح ومنقبت سربازان قبیله وبیان نقاط قوت سپاه خود می پرداختند گاه شعر یک شاعر آتش جنگی بپا می کرد وگاه کینه واختلاف دو قبیله به واسطه شعری خاموش می شد.در این زمان بود که انتشار قطعاتی از قران باعث عقب نشینی شاعرانی گشت که اشعار خود را به عنوان بهترین نمونه های شعر عربی (معلقات شبعه)  بر دیوار کعبه آویخته بودند. آنان  شبانگاهان و شرمسارانه اشعار خود از دیوار کعبه برداشتند.عقب نشینی ادبای عرب جاهلی در مقابل نثر قرانی از بزرگترین عوامل گرایش قبایل عربستان به پیام پیامبر اسلام (ص) شد.

  • حسین رهنمائی


شناخت اسلام به عنوان یکی از  ادیان مهم دنیای حاضر که  هواداران آن بیش از  یک پنجم جمعیت جهان را تشکیل می دهند، از زوایای مختلف قابل انجام است . برخی ز نویسندگان بررسی تاریخ تمدن اسلامی ،پیروزی ها وشکست های آن ، رفتار ،آداب وسنن موجود بین مسلمین اعم از مسلمانان معاصر وگذشته   را راه شناخت اسلام دانسته اند. از نگاه ایشان اسلام بد یا خوب ،همین چیری است که در طول 1400 سال گذشته به نمایش در آمده است .دسته دومی هم هستند که فهم دین را از طریق بررسی  متون مقدس اسلامی، نحوه زندگی وتعالیم پیامبر اسلام وجانشینان او وکندوکاو در منابع عقیدتی وفقهی برجای مانده از بزرگان اسلام میسردانسته اند.از نگاه اینان اسلام واقعی لزوما با آنچه در رفتار وعملکرد مسلمانان دیده شده ومی شود یکی نیست هرچند بی ارتباط با آن هم نیست.

  • حسین رهنمائی


از جمله سوالاتی که در مباحث دین شناسانه مطرح است این است که  اصولاً هدف غایی دین تامین کدام سعادت است؟ آیا دین تنها  مدعی تامین سعادت اخروی پیروان خود است یا  علاوه بر آن برای سعادت دنیوی و زندگی اجتماعی نیز تدبیراتی در سر دارد ؟

این سوال به نوبه خود قابل تجزیه به سه سوال دیگر می باشد:

آیا اهدافی که  دین برای خود تعریف نموده فقط مربوط به تعالی روحی پیروان خود است (نظیر  بودا،تائو و...) یا مسائلی همچون عدالت اجتماعی،رفاه، رفع تبغیض،آزادی و...را نیز جزو برنامه خود می داند؟

آیا در محتوا ومتنی که دین برای مخاطبین خود آورده است راهکار ها وقوانین مربتط با زندگی اجتماعی ورسیدن به اهداف یاد شده مطرح شده  یا صرفا به بیان دستورات فردی واخلاقی وسیر وسلوکی بسنده شده است؟

با توجه به تغییراتی که در زندگی انسان ها روی می دهد ایا دین  راه بروز رسانی تعالیم خود به تناسب مقتضیات زمانه را پیش بینی کرده است؟

سوالات بالا برای هر دینی قابل طرح است اما با توجه به رویکرد  انتخاب شده ونیز با ملاحظه ضیق وقت ونبود فرصت عجالتا به پاسخی که در اسلام برای این سوالات ارائه شده است می پردازیم:

اولاً:  قران کریم ,اقامه قسط وعدل ؛تزکیه نفوس؛تعلیم حکمت ونجات مردم از یوغ ستم ستمکاران  را  هدف ارسال پیامبران عنوان کرده است.

در سوره حدید می فرماید:

لَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا رُ‌سُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّـهُ مَن یَنصُرُ‌هُ وَرُ‌سُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿٢٥

"به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند، و آهن را که در آن براى مردم خطرى سخت و سودهایى است، پدید آوردیم، تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان، او و پیامبرانش را یارى مى‌کند. آرى، خدا نیرومند شکست ناپذیر است."

در آیه  یاد شده واژه حدید کنایه از سختی وصلابت و استفاده از نیروی نظامی می باشد ونتیجتا  بر طبق آیه ، برای پیامبران  اهداف اجتماعی نظیر اصلاحات وبرقراری عدالت ومبارزه نظامی برعلیه دشمنان بشریت تعریف می شود.

علاوه بر آیه بالا آیات دیگری در قران وجود دارد که به اهداف اجتماعی پیامبران  ومبارزات سیاسی وحتی نظامی آنها در راه تحقق این اهداف اشاره دارند.

 

دوماً: بررسی احکام وآموزه های اسلامی حاکی از آن است که این دین خود را برای تامین سعادت همه جانبه انسان  آماده کرده است شمول فقه اسلامی بر ابعاد مختلف زندگی (از تولد تا مرگ وازمسائل فردی تا اجتماعی، از بحثهای حقوق خانواده تا قوانین حکومتی) قرینه ای بر صحت این مدعاست. اجرای بسیاری از احکام اسلامی نظیر خمس،زکات ،دفاع،حدود ،قصاص،مجازات های شرعی ،بحث های حقوقی وقضایی و... متوقف بر قدرت سیاسی  وتشکیل حکومت دینی ویا  حداقل مستلزم هماهنگی وهمراهی  حاکمیت جامعه با نهاد دین  است

 سوماً:  از آنجا که اسلام خود را دین خاتم می داند لذا برای تداوم تعالیم وپاسخگویی به موضوعات جدید وپیش آمدهای غریب تدابیر خاصی پیش بینی شده است . مهم ترین تدبیر وجود نظریه اجتهاد واستنباط احکام جدید است که در فقه اسلامی از دیرباز رایج بوده است. استنباط فرایندی است که شخص کارشناس دین (مجتهد) با رجوع به اصول اولیه ،آیات قران،روایات  معصومین واحکام وقواعد کلی  و ثابت ونیز با شناسایی دقیق موضوع مورد سوال تلاش می کند تا  نحوه تطبیق دستورات کلی وقواعد ثابت دین بر موضوع جدید مورد بحث را بدست آورد ونهایتا حکم شرعی موضوع جدید را استخراج نماید.

فقه اسلامی به ویژه فقه شیعه برای کمک به مجتهد در فهم واستنباط حکم برای موضوعات جدید ومقتضیات زمانه ابزارهای کمکی برای فقیه اندیشیده است . برخی از این ابزارها از این قرارند:

الف- تعیین عقل به عنوان یکی از منابع فقه اسلام  که در موارد نبود آیه صریح ویا حدیث صحیح به فقیه برای فهم حکم موضوع مورد نظر کمک می کند.

ب-  وجود قوانین حاکم بر قوانین عادی که در صورت تعارض قوانین عادی با یکدیگر وبروز مشکل در جامعه راه حل تعارض را بیان میکند.نظیر قاعده لاضرر،قاعده نفی سبیل،قاعده اهم ومهم و...

ج-  اختیارات حاکم اسلامی برای حفظ مصلحت جامعه که به عنوان عاملی قوی حکومت دینی را در حل مشکلات جامعه در زمانی که احکام سنتی ووقاعد عادی کارگشا نیست کمک می کند.مثل استفاده ازد حکم حکومتی برای تخریب مسجدی که در مسیر اتوبان قرار گرفته که طبق قواعد شرعی تخریب آن حرام است اما اگر حل مشلات ترافیکی شهری راهی باقی نگذارد حاکم اسلامی می تواند با استفاده از اختیارات خود حکم شرعی تخریب مسجد را صادر نماید.در واقع با حکم حاکم  شرعا تخریب مسجد بی اشکال می شود .در مواردی که بدون حکم حاکم شرعی چنین اتفاقی بیافتد شاید مشکل ترافیک حل شود اما عمل غیر شرعی انجام شده است که کلیه افراد دخیل در آن شرعا گناهکار هستند اما با وجود حکم حاکم شرعی این چنین نیست

  • حسین رهنمائی

 


نبوت  به معنای دریافت خبر ونبی یعنی شخصی که خبردار شده است وجمع مکسر آن انبیا  است که همگی از ریشه( ن ب ء )به معنی خبر یا  (ن ب  و) به معنی برجستگی وامتیاز گرفته شده اند .منظور از خبر  آگاهی های خاص از جهان غیب است  نه هر خبر معمولی  واز آنجا که دریافت چنین اخباری از طریق مسیری خاص وپدیده ای ویژه به نام وحی  اانجام می شود لذا می توان گفت  که نبوت انبیاء در گرو  دریافت وحی است یعنی اگر پدیده  ای به نام دریافت وحی درکار نباشد کسی به نام نبی خوانده نمی شود.

 

پدیده ای به نام وحی

وحی در  معنای لغوی خود به معنی  اشاره سریع وپنهانی والقاء پیام به شکل سری ترجمه می شود. این واژه در قرانبه معانی مختلفی استعمال شده است ه در همه آنها به نحوی می توان معنای لغوی بالا را لحاظ کرد.

استعمالات وحی در قران :

1-     غریزه حیوانات آنجا که می فرماید ما به زنبور عسل وحی کردیم که کندوی خود را  ر میان صخره ها وکوه ها بسازد (واوحی ربک الی النحل...)

2-      الهام قلبی  ، منظور از الهام قلبی ایجاد اراده وانگیزه کاری یاترک عملی  در دل فرد است . خداوند می فرماید : ما به مادر موسی  وحی کردیم که به  فرزند خود  شیر بده وچون بر جان وی هراسان شدی  او را به رود نیل بسپار.( اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه وفاذا خفت علیه فالقیه فی الیم...)

3-     وسوسه ی شیاطین:قران مجید ارتباط شیاطین با دوستان خود را از طریق پیام های مخفی وسریع می داند .همانطور که ما انسان ها در زندگی خود حس می کنیم ایجاد انگیزه برای انجام گناه معمولاً از طریق وسوسه انجام گناه شروع می شود واین همان کاری است که  در همان اوان خلقت آدم در ماجریا اخراج آدم وحوا وابلیس از بهشت وی قسم خورد که انسان ها را ب ابزار خودش که از جمله آن ها وسوسه است از راه راست الهی منحرف سازد ( وان الشَیاطینَ  لیُوحون الی‏ إِولیائهم لیجادلوکم‏....)‏انعام

4-     نظام خلقت: قران هنگام بیان نحوه خلقت و مدیریت الهی  هستی سخن از ارسال وحی به آسمان ها می نماید:

  (واوحی فی کل سماء امرها)

در هر آسمانی وحی متناسب با آن آسمان ر نازل فرمود

در خصوص این سخن الهی تفاسیر مختلفی ارائه  شده است که  در یکی از آنها،  ارسال وحی به آسمان ها به معنی همین نظم ونظام الهی موجود در آسمان ها وزمین وسیارات وکهکشان ها معنی می شود.

 

5-      القاء پیام الهی  به پیامبر (کذلک یوحی الیک والی الذین من قبلک ) این معنا ،مشهورترین وپر استفاده ترین معنای وحی در قران می باشد . در استعمال مشهور  ، وحی هم به معنای  آگاهی ویژه ای از حقایق هستی ، پیامها ، اخبارودستورات الهی است  که خداوند بر قلب پیامبر القا  می نماید. در ادبیات دینی  مسلمانان هم ارسال پیام وهم متن  پیام دریافت شده  وحی  خوانده می شود.

 

به بیان قران،  سخن گویی خدا با بندگانش در قالب های مختلفی  می تواند  روی دهد .

ماکان لبشر ان یکلمه الله الا وحیاً او  من وراء حجاب  او یرسل رسولاً ...(شورا-51)

 

بر این اساس دیدن حقایق در خواب (وحیاً )  ، الهام  والقاء پیام به قلب پیامبر  (وحیاً )،گفتگو با پیامبر از طریق ایجاد صوت ( من وراء حجاب ) ، ارسال پیام الهی توسط فرشته وحی  (یرسل رسولا ) از اقسام ارتباط خدا با بندگانش می تواند باشد.

روشهای تشخیص صدق مدعی نبوت

 تاریخ بشریت در ناسیه خود  فهرست بلند وبالایی از مدعیان دریافت پیام الهی دارد. که به تقلید از پیامبران وبه شوق گردمدن مردمان به دورشان سعی در بنیان گزاری دین جدیدی داشته اند. در اولین مواجهه مردم با این مدعیان این سوال دوباره تکرار می شد که راه تشخیص مدعی دروغین از پیامبر راستین چیست؟

متکلمان در پاسخ به این سوال پارامترهایی ارائه کرده اند که برخی از آنها عبارتند از :

  الف-  بررسی محتوای ادعای او ،هماهنگی درونی ،سطح معارف و...

ب- اطرافیان وشاگردان پیامبر: میزان اعتقاد ، وفاداری واستقامت آنان

ج- بشارت پیامبر قبلی

د-  معجزه

از میان این پارامترها،  معجزه نقش اصلی را بازی می کند . موارد قبلی به عنوان دلیل کافی قابل استفاده  است اما معجزه به عنوان دلیل لازم برای   اثبات صدق مدعی نبوت قابل اغماض نیست .

  • حسین رهنمائی

 


 باوجود  علم و عقل بشری  چه نیازی به دین داریم ؟

آیا تشریع شرایع ضرورت داشت؟

اصولا فلسفه نبوت وعلت ضرورت آن چیست؟

این ها سوالاتی هستندکه از دیر باز در برابر منادیان ادیان مطرح می شده است .در زمانه حال نیز باتوجه به سیطره  تکنولوژی وپیشرفتهای سریع علم بشر به صورت جدی تری مطرح می شود.طرفداران علم تجربی با این ذهنیت که علم دیگر هیچ جایی برای دین نگذاشته است تصور می کنند که دوران نیاز به دین گذشته است وخدای ادیان باید از فکر جلب نظر انسان ها به دستورات خودش دست بردارد سعادتمندی انسان را به عقل پیشرفته او واگذارد وخود به دنبال نقش دیگری  در هستی بگردد.

این شبهه با اندکی تفاوت در آثار کلامی  مسلمین تحت عنوان شبهه براهمه مشهور بوده است . متن شبهه این چنین وبوده است :

"آموزه های ادیان یا موافق عقل است یا مخالف آن

اگر موافق عقل است که  ما قبلاً با عقلمان مستقلا بدان رسیده ایم ودیگر نیازی بدان نداریم  واگر مخالف عقل است ما نه تنها هیچ دلیلی برای پذیرش آن نداریم بلکه دلیل کافی بررد آن  هم داریم. در هر دوصورت نیازی به  تعالیم ادیان نداریم"

پاسخ متکلمان مسلمان به طور خلاصه آن بود که  تعالیم ادیان منحصر به دو دسته مذکور نیست و تقسیم بندی مذکور همه تعالیم ادیان را در بر نمی گیرد . برخی از تعالیم ادیان به اموری اختصاص یافته که فراتر از دامنه فهم  عقل بشری است . اطلاعاتی که دین از عالم غیب میدهد به هیچ وجه با عقل بشری وعلم تجربی قابل تحصیل نیست.  نحوه ادامه حیات پس از مرگ و مراحلی  که بعد از آن پیش روی آدمی است با هیچ ابزار علمی قابل کشف نیست. علم تجربی به هیچ وجه توان کشف ووضع قوانین و اصول  اخلاقی را نمی تواند داشته باشد وبر فرض که داشته باشد هیچ ضمانت اجرای درونی نمی تواند برای باید ها ونباید های خود قرار دهد. این گونه امور ونظایر آن مسائلی است فراتر از برد  علم بشری و نیازهایی است که حضور دین الهی را در زندگی بشری موجه می سازد

در پاسخ به سوال اول که بیشتر از سوی طرفداران علم تجربی مطرح می شود  جوابهای مختلفی می توان داد . ما در این جا با  توجه به دروسی که در کلاس اندیشه اسلامی گذرانده ایم به شکل زیر می توانیم به پاسخ این سوال بپردازیم باید گفت :

اولاً: همان گونه که در جای خود ثابت شده است ،خداوند حکیم  است و حکیم یعنی آن که  کارعبث وبیهوده وناقص انجام نمی دهد. (اندیشه اسلامی 1) پس بنابراین خلقت او یعنی عالم هستی به کلیت خود یک مجموعه هدفمند است وبه تبع آن اجزای این عالم واز جمله انسان نیز موجوداتی هدفمند هستند. هدفمند بودن انسان یا موجودات دیگر یعنی در ورای حضور آنها درعالم یک نقشه ویک تدبیر خاص نهفته است.یعنی بر دوش هر موجودی در این عالم نقشی سپرده شده است وهر موجودی باید جایی را در این پازل عظیم پرکند. در پازل عظیم هستی هیچ قطعه ای زائد وبی جهت نیست. البته هدف وجهت برحسب هر موجود متفاوت است . بدیهی است هدف انسان به عنوان یک موجود مختار وعاقل با هدف یک سنگ یا یک درخت یا یک حیوان بسیار متفاوت است.

ثانیا ً : حکمت الهی اقتضا می کند که مقدماتی که برای به هدف رسیدن موجودات لازم است برای آنها فراهم سازد. این نکته که از آن تحت عنوان قاعده لطف یاد می شود از قواعد مهم کلامی است که بسیاری از باحثین علم  کلام را در رسیدن به اهدافشان یاری میکند .

ثالثاً: عقل به عنوان قوه تشخیص حق از باطل وخطا از صحیح وخوب از بد  به نوبه خود نقاط ضعفی دارد  واز برخی مشکلات آسیب برداشته است . همه انسان ها خود را عاقل می دانند اما این بدان معنا نیست که همه انسان ها در زندگی خود حق محورند.بلکه عقل انسان آفات ونقاط ضعفی دارد که باعث شده است در طول تاریخ ، دنیای بشری سرتاسر شاهد وجود حق کشی ها وظلم ها واشتباهات وخطاها باشد

برخی از این آفات ونقاط ضعف عبارتند از :

      

1.       جهل،نادانی واطلاعات کم ویا اطلاعات غلط که باعث تصمیم گیری ها ویا قضاوتهای نادرست  می باشد تعصب های گروهی ؛اجتماعی وسیاسی

2.       هوی وهوس  وشهوات که چشم عقل انسان را جز بر خواسته های خود می بندد .

3.       تنبلی وتن پروری و میل به رفاه وآسانی بدون هزینه وتلاش  که عامل خلافکاری اغلب خلافکاران به خصوص جوانان بوده است.بسیار یا تبهکاران با آرزوی بدست آوردن زندگی مرفه به خاطر اینکه حوصله تلاش وکار نداشتند سراغ راه های میانبر رفتند تا یک شبه ره صدساله را طی کنند غافل از آن که بسیاری از این میانبر ها ره ناکجا آباد ختم می شود.

4.       عجله وقضاوت سریع که باعث بروز تصمیمات اشتباه وغیر دقیق می شود

5.       شخصیت زدگی

6.       خشم

7.       نفرت

8.       عشق وعلاقه مفرط

9.       جو زدگی واحساسی شدن

10.   ....

11.   ...

اکنون سخن اینجاست که اگر  خداوند حکیم انسان را بااین همه نقاط ضعف در پهنه هستی تنها رها سازد واز او انتظار رسیدن به هدف غایی خلقت داشته باشد به نوعی تکلیف مالایطاق بر عهده آدمی نهاده است . چنین مخلوقی  یا به هدف وغرض از آفرینش خود نمی رسد ویا راه رسیدن به هدف آن قدر سخت خواهد بود که جز اندکی از موجودات بقیه از رسیدن به آن در می مانند واین یعنی شکست پروژه خلقت انسان .

بنابراین با توجه به قبول حکمت الهی چاره ای نداریم جز این که بگوییم خداوند  در کنار عقل پر نقص بشری نیرویی کمکی قرار می دهد تا او را برای رسیدن به اهدافش یاری نماید. نیرویی که  اولا متناسب با ویژگی انسان (عقل .اختیار) راه  را برایش ترسیم نماید.ثانیا مشکلات عقل بشری را ناشته باشد یعنی دچار تعصب وجوزدگی  هوا وهوس و شهوات وتعجیل بی جا ،عشق های سرکش،نفرت افراطی ،تعصب های قبیلگی ونژادی وسیاسی و...نگردد. این همان مفهومی است که درادبیات کلامی تحت عنوان عصمت شناخته می شود

پس حکمت خدا مستلزم ارسال انبیاء وتشریع ادیان است. در غیر این صورت حکمت خدا زیر سوال میرود

 

  • حسین رهنمائی

هوالعلیم


دوستانی که علاقمند به تحلیل وضعیت علمی ایران وعلل عقب ماندگی وکندی ما در پیشرفت هستند سخنان دکتر گلشنی را در وبسایت تابناک مطالعه کنند.

لینک مطلب را براتون دراینجا گذاشته ام

  • حسین رهنمائی

هوالسلام

اللهم انی اسئلک باسمک یا جمیل


چند ساعت بیشتر تا تحویل سال باقی نمانده

واقعه ای بزرگ در راه است،

 شروع رویش طبیعت،

آغاز دوباره طراوت وزندگی در جهان

گویی چرخ هستی به راه می افتد .

به راه افتادنی که ملیون ها بار تکرار شده است!

کویا زندگی هستی دوباره تجدید می شود ،تجدید شدنی که ملیون ها بار تکرار شده است.

به خاطر همین نکته جالب است که تحویل سال را دوست دارم

پیامبر  فرمود "هنگام آغاز بهار  بیشتر به یاد قیامت باشید "

شاید علت توصیه حضرت از این رو باشد که قیامت نیز نوعی رویش وتجدید جیات است.

این تجدید حیات ورویش دوباره مختص بهار نیست

خداوند نمونه های زیادی از این نو شدن ها را در اطراف ما گذاشته است کافی است کمی با دقت نگاه کنیم

هربار که کودکی به دنیا می آید این اتفاق تکرار می شود  از این روست که همه از شنیدن صدای گریه نوزاد شادمان می شوند.

هر بار دانه ای سبز می شود وجوانه می زند

هر غنچه ای که بر شاخسار یک درخت می روید.

هر دانه برف وبارانی که از ابر جدا می شود  تا به زمین برسد

چشمات را خوب باز کنی می بینی که همه جا آثار رویش وبالش وحیات است

گویی خدا در همه جا در حال خودنمایی است.

از همین روست که امام خمینی فرمود : همه عالم آیه خداست.

ومن اضافه می کنم همه عالم چون خودنمایی خداست زیباست ودوست داشتنی

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست         عاشقم برهمه عالم که همه  عالم از اوست

وجالب اینکه لحظه مرگ نیز به همین زیبایی است اگرچه خیلی ها اون را تلخ می بینند

مرگ، یکی از زیباترین لحظات زندگی است چون لحظه رویش است رویشی عظم وسترگ که دامنه آن از شکفتن چند غنچه وبارش دانه های  برف  بر قله یک  کوه وچه چه چند بلبل بسیار فراتر است. دامنه این رویش عظیم از این دنیا تا آن دنیا را در بر می گیرد .

وه چه زیباست و

وچه واقعی  وجدی

وچه فرار نکردنی  وگریز ناپذیر

آری ! خلقت خدا همه جاش زیباست

چون خودش زیباست

چون خودش عین زیبایی است

سال نوی شما زیبا باد

از زیبایی هایی که خدا در اطرافتان گذاشته است لذت ببرید

وسعی کنید خودتون یکی از این زیبایی ها باشید

 

  • حسین رهنمائی